۱۳۹۱ آذر ۱۰, جمعه

از مسأله داغ انتخابات تا کلاف سردرگم صلح


مهدی زرتشت
 حکومت افغانستان؛ از مسأله داغ انتخابات تا کلاف سردرگم صلح
این روزها تیترهای اصلی روزنامه های کابل و سایر نشرات الکترونیکی از قبیل سایت های خبری، همه اختصاص پیدا کرده است به مسأله انتخابات و حرف و حدیث های گوناگونی که پیرامون آن مطرح می شود.
قرار گزارش ها، به تازگی هیئت سه نفری از سوی نهاد سازمان ملل متحد به درخواست کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان به کابل سفر کرده است. هدف این سفر- آنچه تا اکنون در اختیار خبرنگاران و رسانه ها قرار داده شده است- بررسی مسأله انتخابات و سنجیدن نیازهای اصلی در این پروسه است. انتخاباتی که چندی پیش وقت و زمان اش معین شد و گمانه زنی ها و تشویش و اضطراب های پیش از وقت را اندکی کاهش داد؛ اما هنوز هم برگزاری درست و به هنگام این پروسه ملی در هاله ای از بحث و جدل و چانه زنی گم است و اکنون حرف اصلی بر سر دو نماینده غیر افغانستانی است که باید در انتخابات سال 2014، نظارت کنند. شخص رئیس جمهور آقای حامد کرزی یکی از کسانی است که بر رد دو ناظر بین المللی در پروسه انتخابات، به تنهایی پافشاری می کند و اصرار می ورزد که کشورش به این افراد نیاز ندارد.

با وجود این، اما هنوز زمانی زیادی تا برگزاری انتخابات آتی باقی است. همین طور اضطراب ها، وسواس ها و نگرانی های زیادی تا زمان برگزاری انتخابات 2014 پیوسه وجود خواهد داشت.

مسأله مصالحه
از زمان سقوط دولت طالبان تا لحظه ای اکنون، حکومت پساطالبانی- خلاف آنچه در ابتدا تصور می شد- بخصوص از یک مسأله بیشترین رنج را برده است: تأمین صلح و پایان دادن به خشونت هایی که همه روزه، بیشتر جان و مال شهروندان بی گناه و افراد مللکی را می گیرد.
گرچه نمی توان این را نادیده گرفت که حکومت افغانستان، تلاشی برای بدست آوردن صلح و تأمین امنیت به خرج نداده است. دولت به همکاری نیروهای خارجی حافظ صلح در کشور و مشخصاً نیروهای ناتو، سعی کرده است از راه های مختلف برای رسیدن به صلح استفاده کند؛ اما اکنون که کم از کم دوازده سال از آغاز این حکومت گذشته، وضعیت امنیتی نه تنها بهبود نیافته، بلکه در مقایسه با سالهای نخست، گراف صعودی خود را پیموده است.
آخرین تلاش های دولت افغانستان برای استقرار صلح و تأمین  امنیت در کشور که بدون شک از مبرم ترین و اولیه ترین ضرورت جامعه افغانستان است، تشکیل شورای عالی صلح با اعضای چندین نفری آن است؛ شورای عالی صلح از زمان تشکیل خود تا اکنون به صورت مشخص روی طرح های تأمین امنیت و چگونگی جلب نظر مخالفان برای مصالحه- الظاهر تلاش کرده است. علاوه بر آن، حکومت هیئاتی متشکل از اعضای مختلف و نهادهای مختلف را به صورت رسمی و غیر رسمی نیز به انجام مأموریت هر از گاهی مؤظف کرده تا گفتگوهای مصالحه با مخالفین مسلح یا به اصطلاح دیگر«برادران ناراضی» را پیش ببرند.
تازه ترین این مورد، سفر یک هیئت بلندپایه دولت افغانستان به کشور پاکستان است. پاکستانی که به ادعای چه دولت افغانستان و چه بسیاری از کشور و از جمله دولت آمریکا، لانه امن برای گروه طالبان و شبکه های وابسته القاعده است؛ دولت پاکستان نیز تلاش ها و درخواست های دوستانه دولت کرزی را نادیده نگرفته و طی اقدام بی سابقه، چند هفته پیش به درخواست این هئیت، تعدادی از طالبان زندانی را آزاد کرد تا به جلب نظر گروه طالبان برای مصالحه با دولت افغانستان، کمک کرده باشد؛ اما این آزاد سازی نیز حرف و حدیث های زیادی را به دنبال داشت. یک تعداد شبکه های انترنیتی، از جمله شبکه اجتماعی فیس بوک پر از سوال بود. اینکه طالبان آزاد شده زندانی، کجاست و اسم و عنوان آنجا چه است و چرا این برنامه اینقدر سردرگم و گیج کننده است!
تازه ترین هئیت مؤظف برای جلب نظر دولت پاکستان مبنی بر کمک در روند صلح در افغانستان، نیز به پاکستان سفر کرده است. زلمی رسول وزیر خارجه دولت کرزی در رأس یک هیئت به کشور پاکستان سفر کرده تا همان تقاضای مکرر را به دولت پاکستان اظهار کند. تقاضای همکاری پاکستان در جلب نظر گروه مسلح طالبان برای مصالحه و نهایتاً تأمین امنیت و ثبات در افغانستان.

تلاش های بی حاصل
از نتایج سفر آقای زلمی رسول وزیر خارجه دولت افغانستان تا اکنون چیز واضحی در دست نیست؛ اما جواب همتای پاکستانی این مذاکره، در واقع چیزی جدید و تازه ای نیست. همان وعده های کلیشه ای اما دروغین است که بارها داده شده و در باره آن اظهار نظر صورت گرفته است. موضع گروه طالبان هم از زمان آغاز مذاکرات رسمی دولت افغانستان و دولت آمریکا برای مصالحه، تقریباً در یک حالت نوسان از مخالفت و موافقت قرار داشته است؛ اما چیزی از حملات انتحاری، بمب گذاری، آدمکشی، دهشت افگنی و تعرض به امنیت و زندگی و آرامش شهروندان نومید و افسرده افغانستان، کم نشده است. کمترین روزی است که در نقاط مختلف کشور، انفجار و انتحاری صورت نگیرد و غم و ماتم و خون و واویلا بر چهره های افسرده شهروندان کشور ننشیند.
اکنون دوازده سال است، کشور امنیت ندارد. گروه های انجام حملات انتحاری و دهشت افگنی، همچون ابر نامرئی در تمام نقاط کشور سایه می اندازند. صلح تأمین نشده است و نظر مخالفان دولت افغانستان نیز تغییر مثبتی نداشته است، برادر خطاب کردن های گروه های آدمکش از سوی رئیس جمهور، اشک تمساح ریختن ها، زاری و پافشاری ها، هیچ کاری از پیش نبرده است. چه بدتر آنکه اکنون امیدی هم برای بهبودی وضعیت، در دل هر شهروندی باقی نمانده است. آرزوهای سعادت و خوشبختی زندگی شهروندان کشور در زیر گرد و خاک انتحار و انفجار ناپدید شده و مرده است.

صلح؛ کلاف سردرگم
واقعیت مسلم اینکه، تلاش های دولت آمریکا و همکاری بین المللی آن برای تأمین صلح در افغانستان چه از طریق سرکوب گروه های مخالف و چه از طریق مصالحه، ره به جایی نبرده است. دنبال افغانستان نیز به دنبال آن. بازتاب این تلاش های بی حاصل و ادامه گسترده ناامنی ها- چه بسا افزایش ناامنی ها- در اذهان عمومی، سوال های گوناگون خلق کرده است. اکثراً چنین فکر می شود که نه حامیان طالبان دست از حمایت این گروه بر می دارد و نه طرف مقابل طالبان انگیزه کافی برای این کار دارد. صلح تبدیل شده است به کلاف سردرگمی که دولت افغانستان را در یک موقیعیت و وضعیت دشوار قرار داده است.
اکنون برگزاری انتخابات در سال 2014، یک رویداد تازه ای به حساب می آید. وقوع چنین رویدادی، در کشورهای صاحب امنیت و ثبات و قانون و آزادی و برابری، همواره مایه امید برای شهروندان بوده است؛ اما در افغانستان، به جای امید، در چشم های خسته ی شهروندان، هزاران سوال و هراس و اضطراب نشسته است. حق با شهروندان است. امنیت وجود ندارد، نام افغانستان در صدر کشورهایی مبتلا به فساد گسترده اداری قرار دارد، هنوز کشور افغانستان بزرگترین تولید کننده تریاک در تمام دنیاست، وضعیت حقوق بشر و خشونت علیه زنان، با مخاطره و چالش های فراتر از حد تصور باقی است، ستون ضعیف آزادی بیان، آسیب پذیر و مخدوش و متزلزل، دموکراسی تبدیل به پوست نازکی شده است با درون پر از عفونت و مریضی و کسالت و... اکنون اگر برای تأمین آینده بهتر با طرح برنامه های مشخص، جدی و راستکارانه و انسان دوستانه پرداخته نشود، مسیر افغانستان آتی، ناکجا آباد خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر