مهدی زرتشت
حادثه تروریستی امروز، فاجعه عمیقی
است. همه می دانیم. همه خو گرفته ایم به وحشت، همه عادت کرده ایم و همه هم خسته و
بی حال و بی انگیزه شده ایم. حمله پشت حمله و هر روز در گوشه و کنار این کشور، ده
ها و صدها شهروند به اسارت می روند، زحمی می شوند و می میرند و ملت با قلب های
داغدار و چشمان پر از اشک و دل خونین، در میان جوی های خون، فریاد و شیون می کند. از
«دولت وحدت ملی» (که بردن این اسم سر آدم سنگینی می کند و یکنوع فشار روحی شدیدی
به آدم وارد می کند) مثل همیشه به قول خودشان، حملات خونبار تروریستان را به
«شدیدترین الفاظ» محکوم می کند و قضیه تمام شده می رود. اما تا کی؟
اول؛ معلوم شده است و دیگر کاملاً
روشن و واضح است که دولت افغانستان نه انگیزه مبارزه با تروریسم را دارد و نه توان
مبارزه با تروریسم را. دولت در نهایت وقاحت، فقط خودش را حفظ کرده است. در مقابل
خون صدها شهروند کشور و در مقابل خون صدها سرباز- فرزندان سرزمین افغانستان- فقط
بیانیه محکومیت صادر می کند. آنقدر هم بیانیه صادر کرده است که دیگر تمام کلمات اش
تکراری و ملال آور است برای ملت.
دوم؛ حوادث تروریستی مکرر و پی هم،
باید شعور، عزم و اراده ملت افغانستان را بیدار کند. این یک ضرورت است و جز این،
راهی نیست. مردم افغانستان نباید بیشتر از این، به دولت و همکاران بین المللی حافظ
صلح در افغانستان چشم بدوزند. در شرایط حاضر، نخستین مسئولیت و نخستین اولویت مردم
افغانستان (قربانیان همیشگی) این است که نه تنها خود دولت را به شدید ترین الفاظ
محکوم کنند، بلکه بصورت قاطعانه و عاجل خواستار استعفای شخص رئیس جمهور و رئیس
اجرائیه «دولت وحدت ملی» گردند.
سوم؛ برای عبور از بحران و کوتاه کردن
دست تروریستان از خاک و کشور و همین طور برای مبارزه با افراط گرایی دینی (که در
حقیقت هسته تروریسم و خشونت را تشکیل می دهد) اراده عمومی مردم افغانستان باید
بسیج گردد. نخبگان و روشنفکران و بزرگان قبائل، در قدم نخست مسئولیت دارند این کار
را روی دست گیرند.
چهارم؛ مردم افغانستان با درس عبرت از
گذشته تلخ جنگ های داخلی (جنگ های ملیتی و مذهبی) گام های محکم و استوار در راستای
همدیگر پذیری و کثرت گرایی قومی و اتحاد و همبستگی بردارند. تنوع ملیتی در کشور
باید باعث افتخار کل مردم باشد نه باعث جدل و منازعه. نخستین گام اساسی برای رقم
زدن یک سرنوشت تاریخی به هدف عبور از برزخی که اکنون گرفتار آن هستیم، اتحاد و همبستگی
عاقلانه و انسان دوستانه مردم و ملیت های مختلف افغانستان است.
پنجم؛ ضرورت است و اکنون زمان آن فرا
رسیده است که مردم افغانستان یکصدا و یکپارچه ضمن محکوم کردن دولت و خواستار
انتخابات زودهنگام و تشکیل یک دولت جدید و مؤثر و مردم دوست، حضور نیروهای امنیتی
بین المللی در افغانستان و در رأس همه
ناتو و آمریکا را بطور جدی مورد پرسش قرار دهند. مردم یکصدا باید از آمریکا و ناتو
وضاحت بخواهد که چطور قدرت نظامی اول دنیا (آمریکا) هفده سال است که در افغانستان
حضور نظامی دارد و از دولت تحت حمایت خود، حمایت می کند، اما نتوانسته است و نمی
تواند امنیت کشور کوچکی مثل افغانستان را تأمین کند؟! همچنین از نیروهای ناتو که
در افغانستان حضور دارند، پرسیده شود برای چه و به کدام مقصد در افغانستان حضور
دارند؟! ضمن این، با سخن و خواست واضح به آمریکا و ناتو در افغانستان گفته شود، اگر
توان و اراده مبارزه و حذف تروریسم در افغانستان را ندارید، پس نیازی به حضور تان
نیست و لطفاً دوستانه و داوطلبانه بند و بساط تان را از خاک ما جمع کنید تا خود ما
سرنوشت خود را در دست گیریم.
ختم کلام؛ من یک شهروند افغانستان و
یک دانشجو هستم. حق دارم وضعیت و بحران کنونی را مورد نقد قرار دهم، حق دارم دولت
را نقد کنم، حق دارم در مورد مأموریت و کار نیروهای بین المللی حافظ صلح در
افغانستان وضاحت بطلبم و مثل من، تمام شهروندان کشور حق قانونی و اثبات شده خودشان
را دارند تا نقد کنند و احساس مسئولیت نمایند. دوام وضعیت موجود، همه را به کام
سیل و آتش خواهد کشاند. دوام وضعیت موجود، نام کشور را در تمام دنیا ضرب صفر کرده
است. بدون شک، اکنون زمان و لحظه یک تصمیم و اراده تاریخی فرا رسیده است. این
تصمیم و اراده، مال ملت و مردم افغانستان است نه دولت و مقامات دولتی و نهادهای
دولتی و نیروهای امنیتی بین المللی در افغانستان.
به امید شکوه و سرفرازی مردم و کشور و
به امید حذف کامل تروریسم و حامیان تروریسم.
یادداشت: از گذاشتن عکس هایی از صحنه
های خونین حمله تروریستی امروز، معذورم بدارید!
م. زرتشت
آستانه، 31 می.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر