۱۳۹۶ مرداد ۱۳, جمعه

محکوم کردن کافی نیست؛ پاسخ دولت چیست؟




مهدی زرتشت
 
حادثه تروریستی امروز، فاجعه عمیقی است. همه می دانیم. همه خو گرفته ایم به وحشت، همه عادت کرده ایم و همه هم خسته و بی حال و بی انگیزه شده ایم. حمله پشت حمله و هر روز در گوشه و کنار این کشور، ده ها و صدها شهروند به اسارت می روند، زحمی می شوند و می میرند و ملت با قلب های داغدار و چشمان پر از اشک و دل خونین، در میان جوی های خون، فریاد و شیون می کند. از «دولت وحدت ملی» (که بردن این اسم سر آدم سنگینی می کند و یکنوع فشار روحی شدیدی به آدم وارد می کند) مثل همیشه به قول خودشان، حملات خونبار تروریستان را به «شدیدترین الفاظ» محکوم می کند و قضیه تمام شده می رود. اما تا کی؟
اول؛ معلوم شده است و دیگر کاملاً روشن و واضح است که دولت افغانستان نه انگیزه مبارزه با تروریسم را دارد و نه توان مبارزه با تروریسم را. دولت در نهایت وقاحت، فقط خودش را حفظ کرده است. در مقابل خون صدها شهروند کشور و در مقابل خون صدها سرباز- فرزندان سرزمین افغانستان- فقط بیانیه محکومیت صادر می کند. آنقدر هم بیانیه صادر کرده است که دیگر تمام کلمات اش تکراری و ملال آور است برای ملت.
دوم؛ حوادث تروریستی مکرر و پی هم، باید شعور، عزم و اراده ملت افغانستان را بیدار کند. این یک ضرورت است و جز این، راهی نیست. مردم افغانستان نباید بیشتر از این، به دولت و همکاران بین المللی حافظ صلح در افغانستان چشم بدوزند. در شرایط حاضر، نخستین مسئولیت و نخستین اولویت مردم افغانستان (قربانیان همیشگی) این است که نه تنها خود دولت را به شدید ترین الفاظ محکوم کنند، بلکه بصورت قاطعانه و عاجل خواستار استعفای شخص رئیس جمهور و رئیس اجرائیه «دولت وحدت ملی» گردند.
سوم؛ برای عبور از بحران و کوتاه کردن دست تروریستان از خاک و کشور و همین طور برای مبارزه با افراط گرایی دینی (که در حقیقت هسته تروریسم و خشونت را تشکیل می دهد) اراده عمومی مردم افغانستان باید بسیج گردد. نخبگان و روشنفکران و بزرگان قبائل، در قدم نخست مسئولیت دارند این کار را روی دست گیرند.

چهارم؛ مردم افغانستان با درس عبرت از گذشته تلخ جنگ های داخلی (جنگ های ملیتی و مذهبی) گام های محکم و استوار در راستای همدیگر پذیری و کثرت گرایی قومی و اتحاد و همبستگی بردارند. تنوع ملیتی در کشور باید باعث افتخار کل مردم باشد نه باعث جدل و منازعه. نخستین گام اساسی برای رقم زدن یک سرنوشت تاریخی به هدف عبور از برزخی که اکنون گرفتار آن هستیم، اتحاد و همبستگی عاقلانه و انسان دوستانه مردم و ملیت های مختلف افغانستان است.
پنجم؛ ضرورت است و اکنون زمان آن فرا رسیده است که مردم افغانستان یکصدا و یکپارچه ضمن محکوم کردن دولت و خواستار انتخابات زودهنگام و تشکیل یک دولت جدید و مؤثر و مردم دوست، حضور نیروهای امنیتی بین المللی  در افغانستان و در رأس همه ناتو و آمریکا را بطور جدی مورد پرسش قرار دهند. مردم یکصدا باید از آمریکا و ناتو وضاحت بخواهد که چطور قدرت نظامی اول دنیا (آمریکا) هفده سال است که در افغانستان حضور نظامی دارد و از دولت تحت حمایت خود، حمایت می کند، اما نتوانسته است و نمی تواند امنیت کشور کوچکی مثل افغانستان را تأمین کند؟! همچنین از نیروهای ناتو که در افغانستان حضور دارند، پرسیده شود برای چه و به کدام مقصد در افغانستان حضور دارند؟! ضمن این، با سخن و خواست واضح به آمریکا و ناتو در افغانستان گفته شود، اگر توان و اراده مبارزه و حذف تروریسم در افغانستان را ندارید، پس نیازی به حضور تان نیست و لطفاً دوستانه و داوطلبانه بند و بساط تان را از خاک ما جمع کنید تا خود ما سرنوشت خود را در دست گیریم.
ختم کلام؛ من یک شهروند افغانستان و یک دانشجو هستم. حق دارم وضعیت و بحران کنونی را مورد نقد قرار دهم، حق دارم دولت را نقد کنم، حق دارم در مورد مأموریت و کار نیروهای بین المللی حافظ صلح در افغانستان وضاحت بطلبم و مثل من، تمام شهروندان کشور حق قانونی و اثبات شده خودشان را دارند تا نقد کنند و احساس مسئولیت نمایند. دوام وضعیت موجود، همه را به کام سیل و آتش خواهد کشاند. دوام وضعیت موجود، نام کشور را در تمام دنیا ضرب صفر کرده است. بدون شک، اکنون زمان و لحظه یک تصمیم و اراده تاریخی فرا رسیده است. این تصمیم و اراده، مال ملت و مردم افغانستان است نه دولت و مقامات دولتی و نهادهای دولتی و نیروهای امنیتی بین المللی در افغانستان.
به امید شکوه و سرفرازی مردم و کشور و به امید حذف کامل تروریسم و حامیان تروریسم.

یادداشت: از گذاشتن عکس هایی از صحنه های خونین حمله تروریستی امروز، معذورم بدارید!

م. زرتشت
آستانه، 31 می.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر