مهدی زرتشت- هرات
مبالغه نکرده ایم اگر بگوییم که در
هیچ برهه ای از تاریخ سیاسی این کشور- طوری که حالا- شاهد گسترش فساد، ضعف و
ناکامی دولت، آشفتگی و سراسیمگی، فساد و کساد، خمود و جمود و این همه بی نظمی و
جرم و جنایت در کشور نبوده ایم. وضعیت سردرگم کننده دولت وحدت ملی و همزمان رشد
فساد و بیکاری و در عین حال تنش های سیاسی در میان مقام های سیاسی و دولتی، تأثیرات
فاجعه باری را بر وضعیت عمومی و بخصوص زندگی شهروندان این کشور وارد آورده است.
طوری که از فضای عمیقاً وخیم و آشفته فعلی چنین می شود استنباط کرد که فاصله میان
دولت و ملت نه تنها افزایش بی سابقه ای به خود دیده، بلکه دولت و ملت رو در روی هم
قرار گرفته اند. از جنبش های اعتراضی عدالت خواهی و نفی سیاست های تمامیت خواهانه
دولت (جنبش تبسم، جنبش روشنایی، جنبش رستاخیز) تا خیزش های مردمی دیگر و تا کفن
پوش های هرات؛ اما نکته مهم، برداشت و تفسیر خود نهاد دولت از جنبش های اعتراضی
است. سرکوب های بی حساب این جنبش ها و خیزش ها در یک سال گذشته از سوی دولت و
نیروهای امنیتی و به دنبال آن، اظهار نظرهای «چپن در قیچی» مقامات دولتی به شمول
شخص رئیس جمهور علیه این جنبش ها و معترضان، بصورت صریح نشان می دهد که دولت نه
تنها نفس و حقایق این اعتراض ها و جنبش ها را نادیده گرفته، بلکه به شدت در تلاش
است تا با سرکوب و کشتن و خفه کردن و سبوتاژ کردن جنبش های عدالتخواهی مردمی، همه
ی معترضان را افراد فتنه گر و آشوبگر معرفی کند.
ممکن است درج این شکایت
از سوی خانواده های قربانی به یکی از
نهادهای دولتی که دو روز قبل بر اساس یک تحقیق، خود بزرگترین عامل فساد و ترویج
فساد نام گرفته بود (دادستانی کل افغانستان)، بدون همکاری و غرض دولت و شمار
مقامات دولتی معلوم الحال سرکوبگر جنبش های مدنی و مردمی، صورت گرفته باشد؟! همه ی
این واقعیت ها نشان می دهد که چشم دولت، تمام ماجراها و واقعیت ها را کژ می بیند و
کژ تفسیر می دهد. و نیز معنای دیگر این کارهای دولت، خلق فتنه و دسیسه است. دولتی
که مشارکت همه اقوام در دولت و تصمیم گیری های بزرگ ملی را فقط در انتخاب یک سمبول
هزارگی، تاجیکی و اوزبیکی، خلاصه کرده است و اسم آن را عدالت اجتماعی و سیاست و
دولت ملی گذاشته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر