نویسنده: مهدی زرتشت
کوئطه- 18 جولای
دکتر سیماسمر رئیس کمیسیون مستقل حقوق بشر
افغانستان، پس از هجده سال خدمت، مسئولیت اش را به شهرزاد اکبر، واگذار کرد.
پس از یک دوره جنگ های خانمانسوز و فاجعه بار
جهادیست ها در افغانستان، و به دنبال آن، روی کار آمدن رژیم بدنام و متحجر طالبان، تمام جغرافیای افغانستان در
آتش جهل و خشونت و کشتن، شعله ور بود. اما با حمله نظامی ایالات متحده آمریکا به
افغانستان و سرنگونی رژیم مخوف طالبان، یک صفحه جدیدی از سرنوشت و آینده به روی
نسل ماتم زده افغانستان گشوده شد. تا اینجا یکی از مهم ترین پیامدها و بازنمودهای
حضور جامعه جهانی در افغانستان پس از رژیم طالب، بوجود آمدن نخستین کمیسیون رسمی
تحت عنوان «کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان» بود. این کمیسیون درست در زمانی
بوجود آمد که پرونده های قطوری از خشونت و جنایت های ضد بشری، روی میز قضاوت قرار داشت
و بدتر از همه اینکه، چهره های مشهور و مخوف جنایات حقوق بشری، هنوز هم به قدرت
گذشته خود باقی بوده و در شکل گیری و ساختار دولت موقت و دولت انتقالی (از 2001 تا
2003) همچنان در رأس هرم قدرت قرار گرفتند.
آن زمان، بزرگترین سوالی که می شد مطرح کرد، این
بود: کمیسیون مستقل حقوق بشر چگونه می تواند موفق شود؟ این کمیسیون چگونه می تواند
در برابر چهره های خشنی بایستد که با پرونده های سیاه خود، بر مبنای ساختار قبیله
ای جامعه افغانستان، در رأس هرم قدرت قرار دارند؟ و اینکه آیا مسأله ای بنام حقوق
بشر در ساختار دولت جدید، می تواند صرفاً یک عنوان باشد یا عملاً سازمانی که
واقعاً می خواهد برای کاهش دردهای مردم رنجدیده افغانستان، کاری انجام دهد؟.
پاسخ این سوال ها طی هجده سال اخیر، کم و بیش
مشخص شد. هرچند که با درک واقعیت های موجود (آنگونه که در فوق اشاره رفت) انتظار
نمی رفت مسأله حقوق بشر در افغانستان تا اینجایی کار، به پیروزی های نائل شود؛ اما
مسأله حقوق بشر به عنوان یکی از ارزش های بسیار مهم در عصر امروز، برای نخستین
وارد ادبیاتن سیاسی و حقوقی افغانستان گردید.
مطرح شدن مسائل مهمی چون «عدالت انتقالی» (Transitional
Justice)، مسائل اساسی حقوق سیاسی زنان، منع
خشونت علیه زنان، ارائه راهکارهای اساسی برای کاهش خشونت و مبارزه علیه رسم و رواج
های ناپسند و زن ستیزانه که از روزگار دور در افغانستان وجود داشته و ده ها مسائل
مهم و اساسی دیگر، تنها به کوشش و اهتمام کمیسیون حقوق بشر و شخص سیماسمر در افغانستان
بوجود آمد و مطرح گردید.
با این حال، هرچند که افغانستان و ساختار سیاسی-
قبیله ای حاکمیت سیاسی این کشور، به معنای درست هنوز آماده هضم بسیاری از ارزش های
دموکراتیک و نوین جهانی نیستند؛ اما تلاش های پیگیر و مثمر رئیس سابق کمیسیون حقوق
بشر، راه را برای آینده بهتر افغانستان از لحاظ حقوق بشری، هموارتر کرد. با این
حال، هنوز اما افغانستان در آتش خشونت و جنگ و تعصب می سوزد و هنوز هم افکار عمومی
مردم و بخصوص جنگ سالاران برای بنا کردن صلح و زندگی مسالمت آمیز و بدور از تعصب و
خشونت، اماده نیست. بدتر از همه اینکه کارنامه دولت اشرف غنی طی چند سال اخیر، با
موجی از ضعف ها و کاستی های بی شماری همراه بوده است: خشونت علیه خبرنگاران، سرکوب
بی رحمانه موج های مردمی عدالتخواهی و جامعه مدنی، اعمال تبعیض و تعصبات قومی و
ملیتی و... با درک چنین وضعیتی، اکنون رئیس جدید کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان
چگونه می تواند حجم بزرگی از مشکلات فرا راه حقوق بشر در افغانستان را با شیوه های
ثمربخش و قابل اطمینان حل نماید؟ آنهم در شرایطی که دولت اشرف غنی در مقابل رژیم
بدنام طالبان، سر تسلیم فرود آورده و شماری از همکاران خارجی افغانستان نیز گزینه
«مصالحه» با طالبان را پیش کشیده اند؟. اگر روند مصالحه با گروه طالبان، به نتیجه
برسد، آیا طالبان حاضر خواهد شد تا به تمام ارزش های حقوق بشری نهفته در قوانین
افغانستان احترام بگذارد؟ در حال حاضر، تنها پاسخ این است: آینده نگران کننده است.
دکتر سیماسمر رئیس کمیسیون مستقل حقوق بشر
افغانستان، پس از هجده سال خدمت، مسئولیت اش را به شهرزاد اکبر، واگذار کرد.
پس از یک دوره جنگ های خانمانسوز و فاجعه بار
جهادیست ها در افغانستان، و به دنبال آن، روی کار آمدن رژیم بدنام و متحجر طالبان، تمام جغرافیای افغانستان در
آتش جهل و خشونت و کشتن، شعله ور بود. اما با حمله نظامی ایالات متحده آمریکا به
افغانستان و سرنگونی رژیم مخوف طالبان، یک صفحه جدیدی از سرنوشت و آینده به روی
نسل ماتم زده افغانستان گشوده شد. تا اینجا یکی از مهم ترین پیامدها و بازنمودهای
حضور جامعه جهانی در افغانستان پس از رژیم طالب، بوجود آمدن نخستین کمیسیون رسمی
تحت عنوان «کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان» بود. این کمیسیون درست در زمانی
بوجود آمد که پرونده های قطوری از خشونت و جنایت های ضد بشری، روی میز قضاوت قرار داشت
و بدتر از همه اینکه، چهره های مشهور و مخوف جنایات حقوق بشری، هنوز هم به قدرت
گذشته خود باقی بوده و در شکل گیری و ساختار دولت موقت و دولت انتقالی (از 2001 تا
2003) همچنان در رأس هرم قدرت قرار گرفتند.
آن زمان، بزرگترین سوالی که می شد مطرح کرد، این
بود: کمیسیون مستقل حقوق بشر چگونه می تواند موفق شود؟ این کمیسیون چگونه می تواند
در برابر چهره های خشنی بایستد که با پرونده های سیاه خود، بر مبنای ساختار قبیله
ای جامعه افغانستان، در رأس هرم قدرت قرار دارند؟ و اینکه آیا مسأله ای بنام حقوق
بشر در ساختار دولت جدید، می تواند صرفاً یک عنوان باشد یا عملاً سازمانی که
واقعاً می خواهد برای کاهش دردهای مردم رنجدیده افغانستان، کاری انجام دهد؟.
پاسخ این سوال ها طی هجده سال اخیر، کم و بیش
مشخص شد. هرچند که با درک واقعیت های موجود (آنگونه که در فوق اشاره رفت) انتظار
نمی رفت مسأله حقوق بشر در افغانستان تا اینجایی کار، به پیروزی های نائل شود؛ اما
مسأله حقوق بشر به عنوان یکی از ارزش های بسیار مهم در عصر امروز، برای نخستین
وارد ادبیاتن سیاسی و حقوقی افغانستان گردید.
مطرح شدن مسائل مهمی چون «عدالت انتقالی» (Transitional
Justice)، مسائل اساسی حقوق سیاسی زنان، منع
خشونت علیه زنان، ارائه راهکارهای اساسی برای کاهش خشونت و مبارزه علیه رسم و رواج
های ناپسند و زن ستیزانه که از روزگار دور در افغانستان وجود داشته و ده ها مسائل
مهم و اساسی دیگر، تنها به کوشش و اهتمام کمیسیون حقوق بشر و شخص سیماسمر در افغانستان
بوجود آمد و مطرح گردید.
با این حال، هرچند که افغانستان و ساختار سیاسی-
قبیله ای حاکمیت سیاسی این کشور، به معنای درست هنوز آماده هضم بسیاری از ارزش های
دموکراتیک و نوین جهانی نیستند؛ اما تلاش های پیگیر و مثمر رئیس سابق کمیسیون حقوق
بشر، راه را برای آینده بهتر افغانستان از لحاظ حقوق بشری، هموارتر کرد. با این
حال، هنوز اما افغانستان در آتش خشونت و جنگ و تعصب می سوزد و هنوز هم افکار عمومی
مردم و بخصوص جنگ سالاران برای بنا کردن صلح و زندگی مسالمت آمیز و بدور از تعصب و
خشونت، اماده نیست. بدتر از همه اینکه کارنامه دولت اشرف غنی طی چند سال اخیر، با
موجی از ضعف ها و کاستی های بی شماری همراه بوده است: خشونت علیه خبرنگاران، سرکوب
بی رحمانه موج های مردمی عدالتخواهی و جامعه مدنی، اعمال تبعیض و تعصبات قومی و
ملیتی و... با درک چنین وضعیتی، اکنون رئیس جدید کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان
چگونه می تواند حجم بزرگی از مشکلات فرا راه حقوق بشر در افغانستان را با شیوه های
ثمربخش و قابل اطمینان حل نماید؟ آنهم در شرایطی که دولت اشرف غنی در مقابل رژیم
بدنام طالبان، سر تسلیم فرود آورده و شماری از همکاران خارجی افغانستان نیز گزینه
«مصالحه» با طالبان را پیش کشیده اند؟. اگر روند مصالحه با گروه طالبان، به نتیجه
برسد، آیا طالبان حاضر خواهد شد تا به تمام ارزش های حقوق بشری نهفته در قوانین
افغانستان احترام بگذارد؟ در حال حاضر، تنها پاسخ این است: آینده نگران کننده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر