۱۳۹۱ مهر ۳, دوشنبه


 در دفاع از قانون یا هرج و مرج؟
قسمت دوم و پایانی
با تکرار این سخن که هر کشوری، نظم و نسق و قانون مربوط به خودش را دارد، هرگونه عدول از این قانون نوعی ناهنجاری محسوب شده و با این حساب وقتی هم این قوانین از سوی یک شهروند خارجی که توجیهی هم برایش درست کند، مورد بی احترامی و تعرض واقع شود، آن زمان نوعی هرج و مرج بوجود می آید. زیرا اگر قرار باشد در میان جماعت انسانی هر فرد در مقابل جامعه ای که در میان آن زندگی می کند، قانون و آداب خاص خودش را پیاده کند و نظم عمومی را نیز قربانی سلیقه ها و خواست های شخصی خودش بکند، نظم کلی به هم خورده امنیت، سلامت و کرامت آن جامعه در معرض خطر قرار می گیرد.
یکی از ناهنجاری ها و مشکل سازی های دانشجویان افغانستانی در کشور قزاقستان این است که یک تعداد از این دانشجویان سعی دارند همان آداب و رسومی را در کشور قزاقستان- در خوابگاه و دانشگاه و محیط آکادمیک آن- عملی کنند که در کشورش انجام می دادند. به سخن دیگر، یک تعداد از این دانشجویان سعی دارند با زیر پا گذاشتن نظم و قانون محفوظ و پذیرفته شده قزاقستان، قانون سلیقه ای و کاملاً شخصی- که مربوط به زندگی  شخصی شان می شود- را جای گزین کند و توقع هم دارند که باید این کار بشود:
در افغانستان روزهای جمعه ادارات و مراکز تعلیمی بصورت رسمی تعطیل است. همین طور برخی کشورهای دیگر نیز روز جمعه را تعطیلی رسمی دارند. شماری دیگر از کشورها روز یکشنبه را تعطیلی رسمی پذیرفته اند حالا اینکه به چه دلیل و روی کدام حسابی، موضوع اشاره نیست. بر این اساس، یک تعداد از دانشجویان افغانستانی بارها صدای اعتراض شان را بلند نموده، بصورت فردی و گروهی با استادان و مسئولین دانشگاه و خوابگاه مطرح کرده اند که برای ما باید روزهای جمعه تعطیلی داده شود. خب، شما فکر کنید آیا چنین چیزی امکان پذیر است؟ چگونه یک کشور می تواند قانون چندین قرنه خود را به خاطر توقع بی جای چند دانشجویی که از کشور خارج به کشور شان برای تحصیل آمده آنهم در فورمه تعهد نامه تعهد سپرده اند که به تمام قوانین نافذه کشور بورس دهنده احترام کامل می گذارند، قانون خود را تغییر بدهد؟ اما این واقعیت است.
شماری از دانشجویان روزهای جمعه، ساعت های درسی شان را یا کلاً میس (miss) می کنند یا ساعت های درسی را نیمه کاره رها کرده و بدون اجازه استادان شان به خوابگاه می روند و نماز جماعت برپا می کنند. با اینکه بارها از سوی استادان با احترام تمام به دانشجویان گفته شده است که ساعت های درسی را نباید میس کنند. در ادامه چنین روندی، شماری از دانشجویان با اعتراض های تند می گویند «اگر ما خبر می داشتیم که اینجا اینطور است، اصلاً از افغانستان نمی آمدیم.» و گپ و سخن های عجیب و غریب دیگر که همه شان قابل گفتن نیست.  
در خوابگاه الفارابی 14 که از ملحقات دانشگاه کازگو- دانشگاه بین المللی کشور قزاقستان است- به تعداد بیش از 500 دانشجو زندگی می کنند که از کشورهای مختلف چون: چین، تاجکستان، افغانستان، روسیه، ترکمنستان، کره جنوبی و... از این میان، 195 دانشجو از کشور افغانستان است. یکی از مهم ترین قانون در خوابگاه، احترام و رعایت نظم عمومی و آرامش در محیط خوابگاه است، بر مبنای این قانون، می بایستی شخصی برای شخص دیگر مزاحمت نکند، جماعتی، برای جماعت دیگر مشکل درست نکند و مزاحمت ننماید، کسی به کس دیگر تعرض نکند، احترام متقابل موجود باشد، به عقاید، آزادی و آراء دیگران احترام گذاشته شود. این همه اما چیزی که در اکثر موارد اگر در سطح عمل و خیلی آشکارا نقض نگردد، دست کم به لحاظ عقیدتی و فکری، به آن معتقد نیستند. در مواردی، کسانی نظم و آرامش عمومی را دست کم می گیرند و آن را زیر پا می گذارند. مسئولین خوابگاه بارها از عدم رعایت نظم شکایت کرده است.
ادای جماعت در راهروهای عمومی و سر صداهای جمعیت، در بسا موارد باعث اختلال در نظم و آرامش می گردد. در حالیکه که مسئولین خوابگاه به خاطر رعایت نظم و آرامش خوابگاه چندین بار با احترام از این جماعت خواهش کرده است که نماز شان را در اتاق های تان بخوانند تا هم نظم رعایت گرد، هم از هر و مرج و سر و صدا که باعث آزار و اذیت دانشجویان دیگر می گردد، جلوگیری به عمل آید. اما هنوز نیز این خواهش ها عملی نشده است. شب نشستن های دیرهنگام، تشکیل جلسات آنهم از نوع افغانی شان، چیزی است که به نظر می رسد آرامش خیلی ها را در این خوابگاه به هم می زند. واقعیت بدتر اینکه، روحیه قهرو و خشن انسانهای افغانستانی، همچنان پابر جاست و به اشکال گوناگون ظاهر می گردد. شماری گه­گاه با درگیر شدن و متوصل شدن به زور، قهر و خشونت، درگیری های لفظی و کلامی و موارد از این دست، در میان خود شان، نمایش مفتضحی را در انظار عمومی به اجرا در می آورند.
اینها تنها کلی گویی و یک اشاره مختصر به آنچه بود که در میان دانشجویان افغانستانی موجود است. گفته می شود همین زندگی روش افغانی گری است که به اساس یک گزارش غیر موسق، در کشور هندستان نیز به خاطر بی نظمی های مکرر، قانون سختی روی دانشجویان افغانستانی وضع شده و حتا در یکی از موارد، پولیس های هند چند تن از این دانشجویان را بعد از لد و کوب، از دانشگاه اخراج کرده و آنها را به افغانستان باز گردانده است.
در دانشگاه کازگو نیز استادان بارها صدای اعتراض شان را بلند کرده و گفته اند که اگر قرار باشد هر کس بدون در نظرداشت و رعایت نظم عمومی و قانون حوزه های آکادمیک، به میل و اراده و سلیقه شخصی خود زندگی کند، در این صورت نظم عمومی به هم خورده و کشور و محیط آکادمیک شان به مکان پر هرج و مرج تبدیل می شود.
با آنکه به نظر می رسد با گذشت هر روز، دانشجویان افغانستانی بهتر شده می روند، اما هنوز مشکلات سرجای خودش باقی است. نگارنده فقط خواسته است این مشکلات و این نا هنجاری ها را بازگو کند. در ادای این امر، توقعی نیز ندارد که دولت و یا سایر نهادهای دولتی افغانستان، دانشجویان را ملزم به رعایت رفتارهای بهنجار نمایند بخصوص در کشورهای که با کشور افغانستان تفاوت داشته و هر شهروندش، احترام خاص به قانون و نظم دارد. بر این امر باورمندم که آغاز زندگی سالم اجتماعی، با رعایت قانون و احترام کامل به آرامش و آسایش همگانی بوجود می آید. چیزی که الزاماً هر فرد خودش را ابتدا به لحاظ فکری و عقیدتی به آن معتقد سازند و سپس آن را در زندگی اجتماعی خود عملی کنند. ما در کشور خود سالها و بلکه قرن ها بی نظمی و آشوب را تجربه کرده ایم و اکنون نیز داریم تجربه می کنیم. با این حال اما منطقی این است که رفتارهای مان را اگر حتا با الگو گیری از سایر جوامعی که در آن نظم، قانون و آرامش عمومی حاکم باشد، اصلاح کنیم کار درستی انجام داده ایم. به جای اینکه بخواهیم در یک جامعه با نظم و ترتیب، با به کار بستن خواست ها و سلیقه های فردی و اجتماعی از آن جهت که ریشه در باورهای بدون آگاهی و خرد مان دارد، نظم و قانون آن را بر هم بزنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر