۱۳۹۳ مهر ۲, چهارشنبه

افغانستان مشکل جهانی برای روسیه و کشورهای مشترک‏المنافع

نویسنده: ولادیمیر موگان
برگردان: مهدی زرتشت
منبع: آژانس اطلاعاتی بین المللی فرغانه


اوضاع افغانستان با گذشت هر روز، حساس‏تر می شود. با توجه به چالش‏ها و چانه‏زنی‏های تعیین رهبر سیاسی افغانستان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، و متوقف شدن همکارهای ناتو و خروج نیروهای بین المللی تا پایان سال 2014، شکست کابل و شروع یک هرج و مرج و بی ثباتی تازه، محتمل است. روند حاضر، فعالیت ها و ادامه مبارزه مسلحانه از سوی طالبان که به خروج بی قید و شرط همه «نیروهای اشغالگر» اصرار دارند تقویت خواهد کرد و «ابزار لازم طالبان برای رسیدن به هدف شان محسوب می شود.» بر اساس گزارش ها، تنها در ماه جون سال جاری، بیش از 30 تن از نیروهای نظامی ناتو و نیروی کمک به امنیت افغانستان (آیساف)، کشته شده اند. همچنین قرار آمار و ارقامی که از سوی وزارت های دفاع آمریکا، بریتانیا و استرالیا و همچنین وب‏سایت مستقل "iCasualties.org" منتشر شده، از شروع مأموریت نظامی در افغانستان تا چهارم جولای سال جاری- در طول سیزده سال- بصورت عموم 3455 سرباز خارجی کشته شده است. به گزارش ستاد کل نیروهای مسلح روسیه (ГШ) برای «عملیات آزادی پایدار» در افغانستان، ایالات متحده و متحدان آن، بیش از 800 میلیارد دالر هزینه کرده اند. این رقم بسیار بالا- معادل کل بودجه نظامی روسیه از 15 تا 18 سال گذشته است.
نتایج نهایی مأموریت آیساف در افغانستان چیست؟
رئیس کل ستاد ارتش روسیه جنرال والری واسیلوویچ گیراسیموف در پاسخ به این پرسش می گوید: «وضعیت در این کشور [افغانستان] در حالتی است که می بینیم و در آینده نزدیک نیز به حالت عادی باز نخواهد گشت و [در حال حاضر] هیچ چشم انداز مثبت برای دست یافتن به راه حل، وجود ندارد. نهادهای اجرایی قانون قادر به تأمین امنیت نیست. هنوز هم بسیاری از مناطق حکومت [افغانستان] تحت نفوذ و کنترول گروه های مسلح مختلف است. [گروه های مختلف مسلح] برای ایجاد یک شبکه بین المللی از سازمان های تروریستی، به شبه نظامیان آموزش می دهند. با بیش از یک دهه از حضور نیروهای بین المللی کمک به امنیت [افغانستان] تولید غیر قانونی مواد مخدر تا 30 برابر افزایش یافته است. ایالات متحده آمریکا و ناتو به عنوان مدافعان دموکراسی و حامیان حقوق بین الملل، اغلب به کنترول و درک دقیق مسئولیت برای قانونی بودن استفاده از نیروی نظامی در منازعات، خود را زخمت نمی دهند.» والری گراسیموف یک نتیجه گیری ناامید کننده به ما پیش می کند: «یک حواله خطر از افراط گرایان اسلامی در راه است که نه تنها متوجه کل منطقه [آسیای میانه] که فراتر از آن است.» طبعاً روسیه پاسخی برای این چالش ها خواهد جست. پاسخ مشابه و فعالانه.
ایده محوری مانور
روز اول ماه ژانویه 2014 رزمایش بزرگ ارتش روسیه متشکل از سربازان مناطق مرکزی و نیروهای هوایی برگزار شد که در آن، استفاده از نیروی هوایی، موشک های بالستیک و انواع دیگر از سلاح ها مورد آزمایش قرار گرفتند*. وجوه قابل بحث این فعالیت عبارت از این است که برای یک دوره نسبتاً کوتاه از زمان، ترکیبات در طول فواصل بلند- بیش از سه هزاره کیلومتر- از سوی ارتش روسیه آزمایش گردید. ولادیمیر زارودنیتسکی فرمانده کل ارتش منطقه مرکزی (ЦВО) اذعان کرد که نیروهای نظامی برای پاسخ به هر گونه تغییرات احتمالی در آسیای مرکزی، آماده هستند. به گفته‏ی مقام فرماندهی ارتش، روسیه از هر جهت قادر به ایجاد یک ارتش «عملیاتی» است. بنابراین، به مدت دو روز در مناطق مختلف فدراسیون روسیه، بخش هوابرد 96 پرواز نوع ИЛ-76 مستقر شدند. به علاوه، جنرال ویکتور بانداروف فرمانده نیروی هوایی روش انتقال هوابرد 98 را تأیید کرد.
به نقل از یک مقام رسمی وزارت دفاع [روسیه]، هدف اصلی در انجام این مانور- عملیات صلح طلبانه مرتبط با موضوع خروج نیروهای بین المللی از افغانستان است. در ارتباط به این موضوع، سرگئی شایگو وزیر دفاع فدراسیون روسیه طی یک کنفرانس خبری، اعلام کرد: «ما با درک این مهم که نیروهای بین المللی افغانستان را ترک می کنند، فعالیت های خاصی را انجام می دهیم. مسلماً ما نمی توانیم رویدادهایی که در مرزهای همسایگان و همکاران ما در سازمان پیمان امنیت رخ می دهد، را نادیده بگیریم. بنابراین، این فعالیت ها تلاشی است برای آمادگی در مواجهه با هر نوع سناریوهای احتمالی و از جمله یک موقعیت ناگهانی.»
عطف توجه به مقیاس قابل توجهی از آموزش که شامل بیش از 65 هزار نظامی و 500 هزار نیروی کمک نظامی، واحد موترهای نظامی ساده، وسایل نقلیه زره پوش و بیش از 280 هواپیما و 60 هیلکوپتر، در واقع یک مانور جمع و جوری است. عدد نامبرده در بخش نظامی، برابر است با کل گروه از نیروهای ناتو که در حال حاضر در سراسر افغانستان، متمرکز شده است. این قطعاً قابل توجه است.
در هر حال، اما روسیه چنین چیزی را در خاک خود عملی کرده است و افغانستانِ به ظاهر دور، آنقدرها هم با مرز این کشور فاصله ندارد. این گفته، به این معناست که بی ثباتی افغانستان ابتدا کشورهای همجوار روسیه همچون تاجکستان، ازبکستان و ترکمنستان را متأثر خواهد ساخت و این یعنی خطری باالقوه برای روسیه. در همین حال، روسیه تنها در تاجکستان می تواند نیروهای خود را برای مقابله با خطرات آینده، داشته باشد. ازبکستان و ترکمنسان خود قادر به تأمین امنیت مناطق مرزی در جنوب کشورهای مستقل متشرک المنافع هستند. این امر البته برای امنیت فدراسیون روسیه، یک مشکل است که در سطح عموم، مسکو نمی تواند تحمل کند. بازتاب تهدیدات احتمالی آینده افغانستان، روسیه را در شرایطی قرار داده است که آمادگی خود را برای مقابله با هر نوع تهدیدهای احتمالی، از طریق برنامه ریزی دو پایگاه نظامی مستقر در تاجکستان و قرغیزستان، روی دست گیرد.
در مورد این مانور، وزارت دفاع [روسیه] گزارش داد که در فاصله زمانی 21 الی 27 جولای سال جاری، تقریباً تمام نیروهای روسی در زمینه های آموزش نظامی- جایی که آنها مهارت های رزمی در تیر اندازی و استفاده از سلاح های استندارد را آموختند- پیشرفت قابل ملاحظه ای دیده می شود. علاوه بر این، ستاد کل [ارتش روسیه] با افزایش رقم سربازان در حالت آماده باش، قصد داشت تمرکز آنها را برای شرکت در سه تمرین اصلی سازمان گفتگوی امنیت جمعی (ОДКБ) جلب کند.
همانطور که وزارت دفاع فدراسیون روسیه گزارش می دهد، [...] در منطقه چیبارولسکی فرماندهی تمرینات فرمان سریع نیروهای استقرار جمعی (КСБР) منطقه «آسیای مرکزی 2014» تصریح شد. [این مقام روسی گفته بود] آنها به هدف «عملی کردن پوشش مرزی افغانستان- تاجکستان» آنجا گماشته می شوند. از 29 جولای تا اول آگست سال روان در خاک قرغیزستان در مرکز آموزشی «آله- تَو» تمرینات حافظ صلح «برادری خدشه ناپذیر- 2014» سازمان گفتگوی امنیت جمعی بود. مانور در قرغیزستان «آماده سازی و انجام عملیات به هدف حفط صلح از سوی نیروی محافظان سازمان گفتگوی امنیت جمعی در آسیای مرکزی» بود. [این نیروها] از 18 آگست تا 22 اگست در خاک قزاقستان برای برگزاری مانور «تعامل- 2014» نیروهای قطعه سریع سازمان گفتگوی امنیت جمعی (ОДКБ) حضور داشتند.
در ارتباط به این موضوع، مسکو و متحدان آن که در حال آماده سازی تمرینات در مقیاس بزرگ در چندین کشور مشترک المنافع هستند، گفت که رفع بی ثباتی در افغانستان نه تنها برای مسکو بلکه برای شرکای مسکو در سازمان گفتگوی امنیت جمعی نیز تأثیر گذار خواهد بود. با این حال، ناگفته نباید گذاشت که این برنامه به شکل ازبکستان و ترکمنستان نیست. ازبکستان- آنطور که می دانیم- با تشکیل نیروهای ائتلاف در آسیای مرکزی، با اینکه موافق نیست اما نمی خواهد عضویت خود را در سازمان مذکور به حالت تعلیق در آورد و ترکمنستان هنوز بر بی طرفی خود تأکید می کند. در رابطه به موضوع، این سوال مطرح می شود که: آیا این کشورها قادر است از تأثیر و نفوذ بی ثباتی افغانستان در این سوی مرز، جلوگیری کنند؟
ریسک اضافی برای ازبکستان و ترکمنستان
تجزیه و تحلیل ها حاکی از این است که ازبکستان و ترکمنستان به لحاظ نظامی کشورهای خود کفا باشد. بگوییم به لطف کمک های زیاد کشورهای عضو ناتو با تأسیس یک دفتر دائمی و تصمیم ایالات متحده آمریکا مبنی بر بازگشایی یک پایگاه هوایی در تاشکند، ازبکستان امنیت خود را تأمین می کند. همزمان، اسلام کریموف رهبر ازبکستان در همکاری با همتای ازبک خود عبدالرشید دوستم به اندازه کافی موفق به کنترول ولایت های شمالی افغانستان هستند که عمدتاً ازبک نشین اند. در اصل، این منطقه مرزی [شمال افغانستان] با یک تصویب مخفیانه همراه ناتو، در کنترول ازبکستان قرار گرفته است. [اما] مرز مشترک میان ترکمنستان و افغانستان- شامل ولایت کوچک در حال حاضر تحت نفوذ ایران است. بنابراین، ترکمنستان نیز از نفوذ ناامنی ناشی از خروج نیروهای بین المللی از افغانستان، در حد لازم محافظت می شود. با وجود این، اما این دو کشور کاملاً از خطرات، مصئون نخواهند ماند. به دلائلی که در ذیل بر شمرده می شود.
یک؛ ازبکستان. روابط نزدیک تاشکند و ناتو، طالبان را به اتخاذ واکنش تهاجمی تحریک می کند. مادامی که مأموریت آیساف در افغانستان به پایان خود برسد، طالبان البته با همکاری جنبش اسلامی ازبکستان، سعی خواهند کرد تا بهتر از قبل فعالیت خود را نه تنها در منطقه تحت کنترول دوستم که به طور کلی در خاک ازبکستان گسترش دهد. احتمال نمی رود که امکانات ناتو در این کشور، در وهله اول در مقابل حملات اسلام گرایان، کافی باشد. با توجه به تنش های خاص سیاسی و اجتماعی در ازبکستان، جمعیت ناراضیان رژیم اسلام کریموف، از فعالیت های طالبان و جنبش اسلامی ازبک در این کشور حمایت می کنند. و از همین جاست که یک درگیری- شبیه آنچه در حال حاضر در قفقاز و منطقه شمالی روسیه در جریان است- اتفاق می افتد و بعید است که ناتو فعالانه به کمک دولت اسلام کریموف بشتابد.
دو؛ جمهوری ترکمنستان.
رژیم توتالیتر موجود در این کشور «بی طرف» در واقع بیش از حد بی نظم و ناکارامد است. نیروهای نظامی قربانقلی بردی محمد اف رئیس جمهور ترکمنستان توسط دستگاه سرکوب- ارتش و پلیس- هنوز قادر اند قدرت خود را حفظ کنند. اما دولتی که در آن مافیای مواد مخدر افغان و مافیای مواد مخدر بین المللی گرد آمده است. همانطور که ژاندوس مایتی بایف تحلیلگر قزاق می گوید، شواهدی در دست است که نشان میدهد نمایندگان و سازمان های اجرای قانون ترکمنستان در تجارت مواد مخدر دست دارند. به گفته کارشناسان مبارزه با مواد مخدر، 10 درصد از حجم کل عایدات مواد مخدر از افغانستان، به این کشور سپرده می رسد. دوسیم ساتپایف یکی دیگر از تحلیلگران قزاق معتقد است که ترکمنستان در حال حاضر یکی از مهم ترین گذرگاه های قاچاق مواد مخدر است؛ با این حال، خاکپوشی این کشور از این مسأله، دسترسی به اطلاعات بیشتر در مورد قاچاق مواد مخدر را مشکل می کند. هرگونه تلاش برای تغییر این وضعیت، منجر به درگیری بیشتر و تغییر احتمالی رهبری این کشور می شود. در این کشور نیز همچون ازبکستان، سناریوی رشد و نفوذ اسلام گرایان از احتمالات قوی است.
قدرتمند شدن طالبان چه اندازه محتمل است؟
وزارت دفاع روسیه و اعضای رهبری سازمان گفتگوی جمعی (ОДКБ) به خوبی آگاه است که جدایی ترکمنستان و ازبکستان از ادامه همکاری های فعال نظامی با فدراسیون روسیه و متحدان آن، خطر باالقوه برای کل منطقه آسیای مرکزی است. نتیجه گیری جنرال ایگور سرگئونا رئیس بخش اطلاعات و مدیریت ستاد کل (ГРУ ГШ) می گوید که بر اساس داده های  «مدل سازی ریاضی از سه سناریوی احتمالی برای وضعیت افغانستان» نشان می دهد، احتمال قوی از به قدرت رسیدن طالبان وجود دارد. (0,27) در این ارتباط، ستاد کل روسیه حدس می زند که «تهدیدها در جمهوری های همسایه افغانستان- آسیای مرکزی- افزایش خواهد یافت.»
جنرال سرگون خاطر نشان می کند که «در صورت شکست کامل نیروهای خارجی و یا در صورت محدود کردن قدرت و صلاحیت این نیروها، تصرف قدرت از سوی جنبش اسلامی طالبان ممکن است.» در این صورت، آنها فرصت می یابند تا تقریباً در سراسر خاک کشور نفوذ خود را گسترش دهند و دامنه فعالیت های خرابکارانه و تروریستی خود را فراخ تر کنند.
این سناریو برای حفظ پوتانسیل بالای گروه های مسلح غیر قانونی و یک شبکه گسترده ای از اردوگاه های آموزشی شبه نظامی از سازمان تروریسم بین المللی است. رئیس ستاد کل می گوید که «این وضعیت باعث ایجاد یک تهدید واقعی از انتقال فعالیت های نظامی اسلامگرا به منظور دسترسی به قدرت در جمهوری های همسایه و در درجه نخست آسیای مرکزی، می شود.» این مقام نظامی همچنان معتقد است که حفظ  نظام کنونی در کابل در حال حاضر تنها با حضور محدود نظامی کشورهای غربی در افغانستان، میسر شده است. [...] در این مورد، ستاد کل تخمین می زند که بخشی از محدوده های ملی افغانستان در معرض سقوط خواهد بود. «سقوط محدوده های ملی افغانستان محتمل است در صورتی که جنبش اسلامی طالبان و متحدان آن، تلاش کنند تا بر تمامی قلمرو افغانستان، بخواهند کنترول داشته باشند.» در این صورت، اقلیت های قومی به ویژه هزاره ها، تاجیک ها، ازبک ها، ترکمن ها که بطور عمده در بخش های شمالی و غربی کشور افغانستان زندگی می کنند، می توانند به مقاومت مسلحانه در برابر طالبان اقدام کنند [...].
این پیش بینی ها در سومین کنفرانس امنیت بین المللی مسکو که از سوی وزارت دفاع [روسیه] در ماه می 2014 برگزار شده بود، ارائه شد. و البته، این پیش بینی ها دور از واقعیت نیست. [...] سرگون می گوید که مدل پیش بینی های منتشر شده فوق «بیش از 300 عوامل تأثیر گزار شناخته شده است. از جمله، قابلیت های باالقوه نیروهای مختلف سیاسی داخلی، گروه های افراطی، منافع و فعالیت های دولت های خارجی در دفاع از خود و همچنین خصوصیات فزیکی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان.»
رئیس ستاد کل روسیه همچنان اشاره می کنند که «انتخاب رئیس جمهور جدید می تواند تأثیری بر روند توسعه ثبات افغانستان داشته باشد. با درک این مهم، برنامه های اصلی کاندیداها برای احراز پست ریاست جمهوری، جدا از اینکه چه کسی که در دور دوم انتخابات برنده اعلام می شود، تغییرات در نظام سیاسی است. افزایش همکاری با ایالات متحده به عنوان اولویت امور سیاست خارجی افغانستان از وابسته‌گی عینی (موجه) آن کشور به کمک های مالی و نظامی خارجی برمی خیزد.»
روسیه چه خواهد توانست؟
بنابراین، می بینیم که ستاد کل فدراسیون روسیه با پیش بینی خود، در ارتباط به وضعیت داخلی افغانستان و همین طور آسیای میانه، مضطرب و نگران است. رهبران نظامی روسیه به این باور اند که نقش ایالات متحده و غرب در پیوند به مسأله افغانستان را نمی توان نادیده گرفت. با این حال، زیر سایه، هنوز مسائلی است که می تواند روسیه را به یک سری اقدامات، ملزم سازد. آنچه سرگئی شایگو وزیر دفاع در سومین کنفرانس مسکو گفت، این است: «در سال های اخیر، ما در تلاش تقویت یک سری فعالیت های نظامی در خارج از مرزهای روسیه و بخصوص تقویت پایگاه های نظامی روسیه در تاجکستان و قرغیزستان هستیم. در همین راستا، در پایگاه هوایی در قرغیزستان بخشی از ساختار پایگاه 201 نیروی هوایی افزایش یافته است. همچنین، روسیه دوستان و متحدان خود را فراموش نمی کند. ما در راستای تقویت نیروهای مسلح کشورهای عضو سازمان گفتگوی جمعی (ОДКБ) و سازمان همکاری های شانگهای، فعالانه شرکت می کنیم.»
گفته های وزیر دفاع، واقعیت دارد. البته که معلوم است روسیه برنامه کاملی برای وضعیت آینده افغانستان در سر دارد. که در مورد این- اقدامات اخیر وزارت دفاع روسیه و ایده‏ی نشست ها و گفتگوهای سازمان گفتگوی جمعی در آسیای مرکزی-  فرضیه های چندی می توان پیش کرد. پس روسیه چه خواهد توانست؟
1. با اطمینان کامل می‏توان خاطر نشان کرد که با وجود فعالیت های نیروهای نظامی بین المللی و در قدم نخست ایالات متحده آمریکا در افغانستان، بعید به نظر می رسد که روسیه بتواند عملاً دخالت کند. جنرال سرگئون در سومین کنفرانس مسکو یادآوری کرد: «با اطمینان می توان گفت که حضور نظامی آمریکا در افغانستان، حد اقل تا سال 2024 ادامه خواهد داشت. با این حال [این حضور] تأثیر قابل توجهی در کاهش پتانسیل مبارزه با مخالفان مسلح ندارد. برآورد ما این است که فعالیت گروه های رادیکال اسلامی در ساحات کشور [افغانستان] هنوز هم منبع اصلی تهدیدات تروریستی در آسیای مرکزی است.» بنابراین، می توان حدس زد که در ده سال آینده- در صورتی که کابل بطور فعالانه از سوی ایالات متحده آمریکا و ناتو به لحاظ نظامی حمایت شود- روسیه تنها در قلمرو کشورهای آسیای مرکزی و کشورهای مشترک المنافع به منظور محافظت از خود و متحدان خود، عملیات نظامی و استفاده از نیروهای نظامی خود را برنامه ریزی خواهد کرد.
2. تلاش های نظامی روسیه در خاک تاجکستان متمرکز خواهد شد. اعزام و استقرار پایگاه قطعه نظامی 201- بزرگترین پایگاه نیروهای زمینی فدراسیون روسیه در خارج از کشور- حتمی است. [روسیه] علاوه بر استقرار پایگاه نیروی زمینی و نیروی هوایی، برای تقویت موقعیت خود تلاش خواهد کرد. در همین حال، مذاکرات روسیه و تاجکستان بر سر موضوع فرودگان آینی [Айни] بدون توجیه به تأخیر افتاده است. با این وجود، هیچ نوع نگرانی خاصی که متوجه دوشنبه باشد، از سوی مسکو وجود ندارد. دیر یا زود، اما روسیه پایگاه نیروی هوایی خود را در خاک تاجکستان خواهد داشت. همراه با پایگاه هوایی در قرغیزستان، نیروهای اضافی نیز اعزام شده است تا در صورت لزوم، از آن به عنوان سکوی پریش برای حمایت نیروهای مستقر و دفع تجاوز ممکن از سوی طالبان در مرزهای جنوبی کشورهای مستقل مشترک المنافع، استفاده شود. امکان ندارد که میان روسیه و متحدان او- سازمان گفتگوی امنیت جمعی- در آسیای مرکزی (قزاقستان، قرغیزستان و تاجکستان) توافق صورت نگیرد که به موجب آن، یک مانور ناگهانی در مقیاس بزرگ با رهبری نیروهای روسی- مانند آنچه در ماه جون 2014 صورت گرفت- در منطقه آنها برگزار خواهد شد.
3. روسیه البته منتظر بازگشت ازبکستان و ترکمنستان به آغوش خویش است. اما [روسیه] از راه های دیپلماتیک و با ادامه همکاری های خود در بخش های توسعه نظامی و فنی با آنها، این خواسته را تحقق خواهد بخشید.
4.  برای خنثی سازی تهدیدات از مرز افغانستان، علاوه بر کشورهای مشترک المنافع، البته که هند، چین و ایران از شرکای بین المللی اصلی خواهد بود. این احتمال وجود دارد که در طولانی مدت ستاد کل روسیه با آنها یک تعداد عملیات نظامی را به منظور از بین بردن پایگاه های طالبان در مناطق افغانستان عملی کند. 
 امکان دارد که نیروهای مسلح روسیه در آسیای مرکزی، یک سری گزینه های دیگر را روی دست گیرند. این برنامه عملی خواهد شد در صورتی که وضعیت به گونه مطلوب نباشد. سه گزینه اصلی توسعه وضعیت در افغانستان را ستاد کل فدراسیون روسیه، پیش بینی می کند. روشن است که روسیه به نحوی در درگیری های افغانستان خود را دخیل خواهد دانست که البته این برای مسکو هزینه بر نیز خواهد بود.

ولادیمیر موگان، ستون نویس روزنامه «روزنامه مستقل»
Владимир Мухин, обозреватель «Независимой газеты» - специально для «Ферганы.Ру»

-----------------
منابع:
Статьи по теме:
Узбекистан, 2012: Итоги и прогнозы. Часть I, 2013-01-23 00:43:11
Статьи по теме:
Узбекистан, 2012: Итоги и прогнозы. Часть I, 2013-01-23 00:43:11
لینک مستقیم مقاله:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر