خواستههای
صلح و مبارزه با تروریسم نباید فراموش شود
مهدی
زرتشت
شکی
نیست که مردم افغانستان با امیدهای زیاد، به پای صندوقهای رأی رفتند، مردم افغانستان
چندین ماه با تحمل رنج گرسنگی و بی کاری و ناامنی، انتظار کشیدند تا معادله دولت جدید
چگونه حل میشود و دولت جدید چه وعدههایی را به مردم میدهد. سرانجام این انتظار تلخ
نیز به پایان رسید. از درون چندین ماه جنجالها، حکومت وحدت ملی با شعار ترکیبی «تحول
و اصلاحات» تشکیل شد. وعدهها و شعارها چه در طول کارزار انتخاباتی و چه در روزهای
تشکیل دولت و ادای سوگند وفاداری، کم نبودند. سخنرانی پرشور محمد اشرف غنی در روز تحلیف،
امیدواریهای زیادی را خلق کرد. از آن پس، سرزدن به دفاتر امنیتی و پولیس و شعارهای
«گلوکفان» صلح و مبارزه با تروریسم، مردم افغانستان را به آیندهی بهتر امیدوار ساخت.
چنین فضایی البته تنها برای شهروندان افغانستان رنگین بود؛ زیرا سالهاست این کشور
اسیر تروریسم است، سالهاست نان مردم افغانستان با اشک و گریه تر شده است و مردم افغانستان
دیگر عادت کردهاند از صدای ترکیدن بمب و انتحاری وحشت نکنند، مردم عادت کردهاند صبح
که از خانه بیرون شدند، انتظار برگشت نداشته باشند و خلاصه، مردم به این باور رسیدهاند
که فقط شانس است که میتواند زندگی آنها را حفظ کند. در حالی که در فضای بیرون از
افغانستان و از نظر کارشناسان بسیاری، دولت وحدت ملی اسب بخت نه، که خر لنگی بود که
معلوم نیست آیا میتواند بار مسئولیتهایش را موفقانه بر دوش کشد یا خیر؟
قراین
حرفها و شعارها نشان میداد که اشرف غنی در مقام یک «تکنوکرات تحصیلکرده» اولویتهای
کشور را درک کرده و برای عبور از خطاها و شکستهای دولت قبل از خودش، راهکارها و روشهای
جدیدی را روی دست خواهد گرفت. فرمان سرپرستی برای تمام وزارتها و نهادهای مهم کشور،
توقف عزل و نصب کارمندان دولتی، سرزدنهای ناگهانی به ادارات مختلف همه و همه دستکم
در ظاهر، عزم قاطع او را برای یک «تغییر بنیادی» در تمام عرصهها نشان میداد. ضمناً،
اشرف غنی در روز تحلیف وعده سپرد که تا «چهل و پنج» روز آینده، کابینهی دولت تشکیل
خواهد شد. سفرهای پیهم خارجی او از عربستان تا پکن و اسلامآباد و بروکسل اما اولویتهای
او را قدری نیز متشتت کرد. با این حال، هنوز هم خیلی زود است که بشود روی کارکرد دو
و نیم ماههی دولت وحدت ملی نقد حواله کرد؛ اما مسایلی زیادی اند که قابل بحث و نقد
اند و دولت نیز تا حال، سرنخی را از دارایی فکری و استراتژیک خود بهدست مردم و رسانهها
سپرده است.
شکی
نیست که مهمترین اولویت دولت افغانستان و مردم این کشور، رسیدن به صلح و امنیت سراسری
و ثبات پایدار است. یکی از وعدههای مهم رییس جمهور به مردم افغانستان نیز تأمین صلح
و امنیت سراسری بود. بهیاد بیاوریم، در روز تحلیف رییس جمهور سیاستهای خارجی دولتش
را اعلام کرد؛ او راهکارهای دولت آینده و طرحهای استراتژیک روابط آیندهی دولت را
با کشورهای جهان، شرح داد و چارچوب این روابط را نیز مشخص کرد. ولی این را نیز بهیاد
بیاوریم که اشرف غنی، در بخش تشریح سیاست خارجی دولت، هیچ حرف رک و مشخصی در ارتباط
به پاکستان نداشت. بدتر از همه- لازم است اینگونه مطرح کنیم که- موقف او در برابر
پاکستان از همان لحظه آشکار بود: اشرف غنی بهجای طرح و شرح چارچوب سیاست خارجی نسبت
به یک مشکل دیرینه یا همان «سرطان»، خطاب به برخی از مهمانان پاکستانی (و از جمله محمودخان
اچکزی) گفت که «به خانهی خودتان خوش آمدید.» اشرف غنی حتا این مسئله را نیز نادیده
گرفت که مردم افغانستان، کشورهای همسایه و بسیاریهای دیگر، نکته به نکته، حرفها و
گفتههای او را دنبال میکنند و میشنوند. اشرف غنی حتا کوچکترین محافظهکاری را در
این خصوص از خود نشان نداد تا حداقل بر بنیاد یک فرضیهی هرچند پیش پا افتاده، توجه
کند که «خوشآمد» گفتن به مهمانان پاکستانی، ممکن است تب حساسیت برخی مقامهای پاکستانی
را تشدید کند.
ناکامیها
و بدتر از همه هدر دادن فرصتها و زمینههایی که کرزی در اختیار داشت، قابل بخشش نیست.
کرزی در طول دو دورهی ریاست جمهوریاش در پارادوکس دوست و دشمن گِرد خود چرخید و بدتر
از همه، به قاتلان مردم افغانستان، به دشمنان صلح و آرامش و پیشرفت مردم، لقب «برادران
ناراضی» را داد؛ اما به تناسب سیاستهای قبیلهای او، اشرف غنی این بار به طالبان لقب
«مخالفان سیاسی» را بخشید و هیچ وقت نشد که از سوی رییسان دولت، طالبان تروریست خوانده
شود. نامی که نه اتهام، بلکه ماهیت واقعی آنهاست. بگذریم که اشرف غنی با خیالات خوش
خود، به پاکستان سفر کرد و نظرات مقامهای نظامی و سیاسی پاکستان را در ارتباط به موضع
مبارزه با تروریسم و همیاری به صلح و ثبات افغانستان، شنید و دید که چه نیشخندهایی
به مقام او تقدیم شدند! اما همهی مردم افغانستان شاهد اند که از زمان تشکیل دولت تا
لحظهی اکنون، «برادران ناراضی» کرزی و «مخالفان سیاسی» رییس جمهور جدید، صدها حملهی
تروریستی را در سراسر خاک کشور و بهخصوص در شهر کابل، راهاندازی کردند و قرار معلوم،
شمار بیشتری از این تروریستان و انتحارگران، برای روزهای پیشرو آماده شدهاند تا در
مقابل تر و خشک، خود را بترکانند. ضمناً، دولت جدید باید درک کند که طالبان، زبان مشخص
و روشن دارند: آنها گذشته از اینکه با شبکههای تروریستی و دهشتافگنی، از شبکهی
حقانی گرفته تا القاعده و داعش ارتباط دارند، بارها با زبان روشن موضعشان را مشخص
کردهاند و پاسخشان را دادهاند.
چندی
قبل خبرهایی در رسانهها درز کرد که از مذاکرات پنهانی دولت اشرف غنی با جناح طالبان
خبر میداد. اشرف غنی حاضر نشد به طالبان اسم «تروریسم» و شبکهی دهشتافگن بدهد که
عموم مردم افغانستان باور دارند، آنها هیچ وقت به صلح راضی نخواهند شد. رییس جمهور
جدید تا لحظهی حاضر نیز طرح و برنامهی مشخصی برای مقابله با طالبان/ تروریسم ندارد
و قرار معلوم، او راهکار مصالحه با طالبان را از دریچه و مجرای سیاستهای حامد کرزی
جستوجو میکند و در حالی که نمیخواهد قبول کند، این راه شکست خورده است و در حال
حاضر، او بیشتر از همه به این نیاز دارد که از داستانهای شکست دولت قبلی، درس عبرت
بگیرد.
درست
است که آوردن ثبات دایمی و امنیت سراسری در کشور، کار سادهای نیست؛ اما اشرف غنی گزینههای
فراوانی پیشرو دارد که میتواند در دستور کار خود داشته باشد تا بتواند صلح و امنیت
را فراهم کند. زبان روشن، تعریف واضح از دوست و دشمن، مبادرت از هرنوع پارادوکس و
آپتیمیزم، طرح راهکار بنیادی برای حل معضل مرزی میان افغانستانِ تحت نفوذ تروریسم و
پاکستانِ بابای تروریسم و ریسک انجام یک شجاعت تاریخی، میتواند چراغی بر سر راه آیندهی
کشور و مردم رنجدیدهی افغانستان روشن کند.
بد
نیست از صفحات داستان «صلح، سکس و کتاب» خواستهای مردم افغانستان تحلیل و تجزیه شوند-
اینکه مردم افغانستان اکنون در وضعیت صفری قرار دارند. معضل بیکاری، پدیدهی فقر،
ناامنی و وقوع همهروزهی حملات انتحاری در بخشهای مختلف از خاک کشور و بسیاری از
جرم و جنایتهای هولناک دیگر، کمر مردم کشور را خم کردهاند. دولت، باری سنگینی از
مسئولیتها به عهده دارد. معجزهای در کار نیست و معجزهای رخ نخواهد داد، جز عمل با
در نظرداشت واقعیتهای موجود و با در نظرداشت اینکه میلیونها رای که به صندوق ریخته
شدند، میلیونها کاغذ نیستند، بلکه میلیونها انسان این سرزمین هستند. تشخیص اولویتها
ساده است: مبارزهی قاطع با تروریسم، طرح و عملی ساختن راهکار بلندمدت دستیابی به ثبات
و صلح، مبارزهی سرسختانه با افراطگرایی و افراطگرایان دینی، تعقیب و کنترول عوامل
داعش و حامیان طالب و شبکههای دهشتافگنی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر