سخن

درد؛ بگذار آیینه‏ی من تو باشی.

۱۳۹۱ مهر ۳, دوشنبه


در دفاع از نظم و قانون یا هرج و مرج؟
(گزارشی از اوضاع و احوال دانشجویان افغانستانی در دانشگاه های قزاقستان)
مهدی زرتشت

قسمت اول
تغییرات کمی و کیفی در بخش تحصیلات عالی و همین طور در بخش معارف در سراسر کشور، البته پس از سقوط دولت طالبانی، رنگ و رخ دیگری به خود گرفت. اکنون از زمان شروع اداره موقت تا به حال، معارف و تحصیلات عالی کشور شاهد تغییرات عمده ای البته در سطح خودش بوده است. در این مدت، یکی از کارهای اساسی که وزارت تحصیلات عالی کشور در هماهنگی با سایر نهادهای دولت انجام داده است، قرارداد بورس های تحصیلی با بسیاری از کشورهای جهان و بخصوص کشورهای همسایه است. عده ای زیادی از دانشجویان دراین دوره برای آموزش در مقاطع مختلف از کالج شروع تا لیسانس، ماستری و دوکتورا به کشورهای خارج اعزام شده اند.
با وجود تمام مزیت ها و دلخوشی هایی که از این کار بدست می آید؛ اما این روند، خالی از مشکلات نیز نبوده است. به این معنا که در بسیاری از کشورها، وقتی دانشجویان افغانستانی در آنجا برای ادامه تحصیل رفته اند، همواره هم با مشکل مواجه بوده و هم ساز بوده اند. گرچند این واقعیت طبیعتی نیز به نظر می رسد، اما با درک و شرایط زمانی و مکانی، وجود آن را نمی توان نادیده گرفته و با نگاه سرسری از کنار آن گذشت. حد اقل از این زاویه که امروز بحث الگویی فرهنگی یکی از مباحث مهم علم جامعه شناسی است. بر این اساس، بسیاری از فرهنگ ها، از شیوه الگو گیری استفاده می کنند تا به فرهنگ خود، سر و سامان بدهند و رنگ نوی به آن ببخشند. با در نظرداشت این اصل، می باید فرهنگی را که نمی تواند پاسخگوی نیازهای عصر ما باشد، باید کنار گذاشت و جای آن را به فرهنگی داد که بتواند به تمام نیازهای عصر ما پاسخ بدهد.
در اینجا بحث از الگو گیری فرهنگی به معنای طرد فرهنگ خودی نیست. کما اینکه این فرهنگ- همانطور که بیان شد- نتواند پاسخگوی نیازهای ما نباشد و حتا در مواردی، این فرهنگ شاید بی منظر ترین و بدسرشت ترین فرهنگی باشد که ابعاد آن در چشم یک جامعه دیگر سمبول وحشت، بی قانونی و بی نظمی باشد. در این صورت، آیا ما فطرتاً نیازمند رفاه، سعادت و آسایشی نیستیم که در زندگی می باید به آن برسیم؟!  
مکرراً گفته می شود هر کشور ارزش و قانون خود را دارد. از این منظر، چه شهروندان آن کشور و چه آنهایی که از خارج به آنجا آمده اند، همه در برابر قانون، یکسان و برابر اند و به این ترتیب همه اصولاً ملزم به اطاعت از آن هستند. زیرا در غیر این صورت، اگر قرار باشد که هر کس به ارزش های فردی و کشوری خود اصرار ورزند در حالتی که این اصرار منجر به اختلال در نظم و قانون کشوری بشود که در آن به عنوان یک طبعه خارجی زندگی می کند، نظم عمومی و مقررات آن کشور را دچار اختلال می سازد. این واقعیت گذشته از اینکه اهانت به قانون و مقررات آن کشور تلقی می گردد، نوعی هرج و مرج مفتضحی را به ارمغان می آورد که فقط زیبنده یک کشور بی نظم و قانون و بی همه چیز است.
نوشته حاضر به بخشی از این واقعیت در کشور قزاقستان اشاره می کند که قرار است بر طبق قرار داد وزارت تحصیلات عالی کشور و کشور قزاستان، ظرف پنج سال به تعداد هزار دانشجوی افغانستانی در آنجا در مقاطع مختلف تحصیلی تحصیل کنند. بورس کشور قزاقستان برای دانشجویان افغانستانی از یک سال پیش شروع شده و امسال دومین سالی بود که به تعداد 195 دانشجو برای ادامه تحصیل به کشور قزاقستان آمده اند که از میان این تعداد، 15 نفر شامل دوره ماستری و بقیه برای دوره لیسانس و کالج می شوند. البته بر طبق این قرارداد فرهنگی، بورس کشور قزاقستان تا سه سال دیگر نیز ادامه داشته تا همان هزار بورس تکمیل شود.
اشاره به این موضوع لازمی است که اصولاً هر کشور سیاست، قانون و مقررات خاص خود را دارد. بر این اساس، وقتی کشوری قرار داد بورس با کشور دیگر بسته می کند، اطاعت از مقررات کشور خود را نیز بر عهده آن عده از دانشجویانی می گذارد که در کشورش برای تحصیل می آیند. بر این اساس، وقتی از هر کشوری برای وزارت تحصیلات عالی کشور بورس می آید، از آن عده از دانشجویانی که در آزمون سراسری بورس ها کامیابی به دست آورده اند، تعهد گرفته می شود که به کشوری که قرار است بورس برود، باید به قانون و مقررات پذیرفته آن کشور احترام کامل گذاشته و تحصیل خود را در آنجا به پیش ببرد. بر اساس این اصل، تمام آن عده از دانشجویانی که به کشور قزاقستان برای ادامه تحصیل- چه در سطح ماستری، لیسانس و دوره کالج آمده اند- از زمانی که فورمه های کاندیدی بورس و سایر اسناد تحصیلی خود را تکمیل می کنند، در ورق مخصوص (ورق تعهد نامه) تعهد می سپارند که به قوانین و مقررات کشور قزاقستان احترام کامل گذاشته و در صورت عدول از آن، جرم خویش را قبول خواهد کرد. هر یک از دانشجویانی که در به کشور قزاقستان آمده اند، چنین تعهدی را داده اند.
با تمام این، اما متأسفانه واقعیت های موجود، چیزی دیگری را نشان می دهد. همانگونه که در عنوان این نوشتار آمده است، دانشجویان افغانستانی وقتی برای بورس به کشورهای خارج اعزام شده اند، قبل از اینکه دچار مشکل شده باشند، مشکل ساز بوده اند. به این هم کاری ندارم که این حرف به مزاج چه کسانی جور در می آید و به مزاج چه کسانی بر می خورد. اما اگر قرار باشد که از واقعیت های موجود دفاع کنیم، می بایستی، همه چیز گفته شود. با خاک پوشی نمی شود مشکل گشایی و مشکل زدایی کرد. تنها با متوجه شدن به مشکلات و چالش های مربوط به زندگی فردی و جمعی خود مان است که می توانیم آن چالش ها را بر طرف کنیم.  نگارنده به عنوان دانشجویی که خود نیز در جمع دانشجویان افغانستانی برای ادامه تحصیل به کشور قزاقستان آمده، موضوع را با دیدکلی، واقع بینانه و مسئولانه می نگرد و واقعیت های آن را جز به جز بازتاب می دهد و در جریان این، از هرگونه ارزش گذاری ها، تا حد امکان دوری می جوید:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر