۱۳۹۲ خرداد ۷, سه‌شنبه

جنبش دانشجویی؛ حرکت‌های نابرابر با برداشت‌های نابرابر


مهدی زرتشت، دانشجوی روزنامه نگاری در دانشگاه کازنوی قزاقستان این مقاله را برای مجموعه ناظران نوشته است.
       منبع: BBC (صفحه ناظران می گویند...)

یک؛ حرکت نابرابر
در هفته گذشته، شهر کابل و دانشگاه های کابل، شاهد اتفاقات جالبی بود. از تظاهرات دانشجویان دانشکده شرعیات در حمایت از لغو تصویب «قانون منع خشونت علیه زنان» تا جنبش ۸۲ نفره دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی برای آوردن اصلاحات و پاسداری از «عدالت».
اما هیچ کدام از این اعتراض ها و یا به عبارتی خیزش های دانشجویی، به اندازه فاصله اندیشه ها و تفکر در میان دانشجویان دانشگاه کابل، جالب نبود.
شعارها، پوسترهای کاغذی و نوارهای چندمتری حاوی نوشته ها، به دوری دو قطب زمین بودند.
این طرف شعار «زنده باد دموکراسی» نوشته شده بود و آن طرف شعار «مرگ بر دموکراسی»، این طرف دانشجویان متحصن کلاه هایی را بر سر گذاشته بودند که روی آن نوشته شده بود: «عدالت»؛ آن طرف روی پیشانی های شان پارچه های سفید بسته بودند که نوشته شده بود «لااله الا الله...».
در این میان، برای یک ناظر بی طرف بخصوص اگر ناظر یک شهروند خارجی باشد، چه در ذهن اش می گذرد؟ همه جوامع، در واقع به لحاظ فکری و ارزش های ذهنی و فردی، یکسان نیستند؛ اما دو قطبی فکری و ارزشی چنین برجسته، شاید در کمتر جایی در دنیا وجود داشته باشد.

این تفاوت، مثل دوری دو رنگ سیاه و سفید است. طوری که این دو رنگ به لحاظ ماهیت هیچ گاه قابل جمع نیستند.
در این شکی نیست و همه توافق نظر دارند که جنبش اعتراضی «۸۲ نفره» یا به گفته برخی ها «جنبش دانشجویی» در نوع خود حرکت بی نظیر در افغانستان محسوب می شود.
زیرا قبل از این، تقریباً هر تظاهرات و یا حرکت اعتراضی، با قهر و خشونت و شعارهای تند و حتا با درگیری های فزیکی و خشونت های شدید همراه بود.
خشونت در تظاهرات سال گذشته شماری از شهروندان افغانستان در واکنش به «قرآن سوزی» نظامیان آمریکایی در یکی از پایگاه ها، وجهه بارزی داشت تا حدی که نیروهای امنیتی در مقابل مقابل تظاهرات کنندگان قرار گرفتند و وضعیت به شدت بحرانی شد.
اما «جنبش ۸۲ نفره» نه خشونت داشت، نه شعارهای تند و نه سر و صدای بلند و خشن؛ بلکه حرکتی بود آرام، مدنی با شعارهای «عدالت»، «مرگ بر تبعیض»، پاسداری از دموکراسی و سایر ارزش های جهانی و خواست های برابری خواهانه و زدودن تعصب و تبعیض در دانشگاه ها.
تفاوت دیگری هم در این جنبش و خیزش دیده می شد. شعارهای گروه «مرگ بر دموکراسی» تنها توسط تعدادی از دانشجویان هم قطار آنها و شماری از مولوی ها همراه بود در حالی که شعارهای گروه «جنبش ۸۲ نفره» را جامعه مدنی، نهادهای حقوق بشری، رسانه های داخلی و خارجی همراهی کردند.
این حرکت همچنین حمایت قاطعانه ۲۵۰ شاعر، نویسنده و فرهنگیان جامعه افغان را به همراه داشت.
دو؛ برداشت های نابرابر
قانون «منع خشونت علیه زنان» هنوز معلق است و معلوم نیست سرنوشتش به کجا کشیده می شود. تظاهرات دانشجویان دانشکده شرعیات دانشگاه کابل در حمایت از لغو این قانون هم هیچ برایندی نداشت و فقط یک صدا و تأکید بود؛ اما درخواست های «جنبش ۸۲ نفره» سرانجام به سختی و تقریباً دور از انتظار، برآورده شد.
گرچه در طول اعتصاب هم کاربران شبکه های اجتماعی اینترنتی، مطالب و نظریات گوناگونی را نشر کردند. ولی پس از قرائت فرمان قبولی خواست های دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی از سوی رئیس جمهور، صفحات فیس بوک و سایر سایت ها، پر شد از نظر، مقاله و استاتوس هایی با فرم و محتوای مختلف.
مهم تر از همه اینکه برداشت ها از «جنبش دانشجویی» دانشکده علوم اجتماعی تا سرانجام برآورده شدن خواست های آنها، یکسان نبود.
تعدادی نفس این حرکت دانشجویی را مورد نقد قرار می دهند و آن را حرکت «غیر دانشجویی» که به تعبیر آنها بیشتر سیاسی است و خارج از دانشگاه و حتا خارج از افغانستان دیکته می شود،خواندند.
دو استادی که برکناری آنها از سمت ریاست و استادی، خواست اصلی و اول «جنبش دانشجویی» بود، حتا این حرکت را به ایران نسبت دادند.
به برداشت آنها، هسته این حرکت ها، سیاسی است و ریشه در دخالت های ایران دارد. در تظاهراتی که بر ضد «جنبش دانشجویی» دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد، نیز این ادعا وجود داشت.
تعدادی از دانشجویان معترض، حرکت «رفورمیستی» دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی را «غرض آلود» خواندند.
اما نکته جالب در بین این گروه، نوعی برداشت خاص از حرکت «جنبش دانشجویی» دانشکده علوم اجتماعی است. در تظاهراتی که شماری از دختران دانشجو نیز در آن شرکت کرده بودند، ادعاهای دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی مبنی بر وجود «فساد اخلاقی» و «تبعیض»، رد شد.
برداشت ها و تفسیرها از آنچه این تعداد دانشجویان دختر گفته اند، این است که دانشجویان، دانشکده علوم اجتماعی با ادعای اینکه در دانشگاه کابل و دانشکده ها «فساد اخلاقی» وجود دارد، زمینه را برای شرکت دختران دانشجو در تحصیل دانشگاه، سخت تر می کنند.
دختران دانشجو نیز با درک بافت سنتی و فرهنگی جامعه و عصبیت های خانوادگی و مسائل «ناموسی»، با شنیدن این حرف که در دانشکده ها فساد اخلاقی وجود دارد و شماری از استادان از دانشجویان دختر سوء استفاده می کنند، در هراس اند مبادا درِ دانشگاه ها از سوی خانواده هایشان به روی آنها بسته شود.
سه؛ نظر روشنفکران و فرهنگیان
از آنچه در مقاله ها و نظرهای پس از ختم اعتصاب دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی، در رسانه ها و صفحات شبکه های اجتماعی اینترنیتی دیده می شود، می توان چنین دریافت که بسیاری از روشنفکران و فرهنگیان جامعه افغانستانی، حرکت مدنی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی را «بی نظیر» خواندند.
در مطالب و مقاله های زیادی، این حرکت مورد استقبال قرار گرفت و برخی حتا گفته اند که حرکت مدنی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه کابل، امید تازه برای احیای فرهنگ مدنی است که بر ارزش های انسانی استوار است.
عموم روشنفکران و فرهنگیان جامعه افغانی، نفس این حرکت دانشجویی را می ستایند و آن را ترویج روشنفکری و نفی خشونت می دانند.
امضای قطع نامه ای برای رسیدگی به خواست این دانشجویان معترض از سوی ۲۵۰ تن از شاعران، نویسندگان و فرهنگیان جامعه ی افغانی که از از بدخشان تا هرات و از شمال تا جنوب کشور را در بر می گرفت، همه سندی بر این ادعاست.
-------------
http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/viewpoints/2013/05/post-586.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر