سخن

درد؛ بگذار آیینه‏ی من تو باشی.

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۳, شنبه

طبعات منفی انقلاب اوکراین

مهدی زرتشت
بحرانی که در اوکراین پیش آمده، اسم اش را هرچه بگذاریم، مهم نیست. انقلاب، یا کودتا یا هم اعتراض مردمی که به سقوط دولت یاناکوویچ یا فرار او منجر گشت. از زمان شروع اعتراضات علیه دولت یاناکوویچ، تقریباً سر نخ قضیه معلوم بود. زیرا منطق ساده هم حکم می کند که این اعتراض، قبل از اینکه یک اعتراض پاک مردمی باشد، به نحوی زورآزمایی و دخالت های بیرونی است. به عبارت دیگر، شروع اعتراضات و ناآرامی هایی به دنبال او، چیزی کمتر از اتفاقات مصر و سوریه نبود. از همان ابتدا، دولت آقای پوتین تلاش های زیادی را به خرج داد تا معترضان را راضی کند و اوکراین را که سالها عضو مهم و از همپیمانان برجسته روسیه- چه در دوران شوروی و چه بعد از آن- بود، راضی کند و با راضی کردن معترضان، از دولت آقای یاناکوویچ حمایت کند؛ اما نمک این شوروا به حدی شور شد که یاناکویچ فرار کرد و هواداران انقلاب نارنجی، کنترول دولت را به دست گرفتند. تا اینجا معترضان یا هواداران انقلاب نارنجی و مهم تر از همه، آشپزهای این شوروای شور و بد مزه (غربی ها) پیروز میدان بودند. خیلی زود، دیگ انقلاب، سرد شد و روسیه که دست به همان کاری زد، که توقع می رفت و حق اش هم بود:
-  اوکراین یکی از مهم ترین شهرهایش را از دست داد- شبه جزیره کریمه
-  اوکراینی های طرفدار دولت یاناکویچ و روسیه، با گذشت هر روز اعتراضات شان بیشتر شد
-  روس تبارهای اوکراین اعلام خودمختاری کردند و در چندین شهر از جمله دونتسک و خارکوف، اعتراضات گسترده تر شد.
- 15 میلیارد دلاری که دولت پوتین پیش شرط خاموش ساختن اعتراضات علیه دولت یاناکویچ تعیین کرده بود تا به اوکراینی ها کمک کند، سوخت. مبلغ انبوه که آمریکا و کل اتحادیه اروپا از پرداخت آن عاجز بودند. همزمان گاز اوکراین که از روسیه تأمین می شود، نیز قیمت اش بالا رفت و شاید به کلی قطع شود.
-  فرض کنیم دولت موقت می تواند دوام کند، اما آیا اوکراین به عنوان نزدیک ترین و هم فرهنگ ترین کشور به روسیه، می تواند در کنار همسایه قدرتمند اما آزرده و دلخور و خشمگین، زندگی آرامی برقرار کند؟
-  با وجود تمام تلاش ها از سوی کشورهای غربی، اتحادیه اروپا و سازمان ملل و شورای امنیت، اما هیچ تغییر بر بحران موجود، پدید نیامد. راست اش مسأله این است که در این بحران، هم منطق و هم قدرت هوادران غربی دولت موقت اوکراین، ضعیفی می کند و به این خاطر، آنها کاری جز هرچه بیشتر دودی کردن این انقلاب مفتضح، نمی توانند بکنند.
-  در ادامه اعلام خودمختاری روس تبارهای اوکراین، دولت موقت عاجزانه گفت که اوکراین از کنترول وضعیت موجود عاجز است. اما یک روز پس از این اعلام، ارتش دولت موقت عملیات بزرگی را علیه جدایی طلبان شرق اوکراین آغاز کرد. امروز، نخستین روز جنگ شدید میان ارتش و جدایی طلبان هوادار روسیه بود.

نتیجه: من شخصاً تصور می کنم:
اول؛ هواداران انقلاب نارنجی یا نارنجی پوشان طرفدار غرب و ضد روس، امروز بهتر از هرکس دیگر متوجه شده اند چه اشتباهی را مرتکب شده اند: از دست دادن بخش مهمی از خاک کشور، شورش و ناآرامی و صعود ارز و کالا و سلب حمایت های سیاسی و اقتصادی دولت روسیه.
دوم؛ دولت موقت اوکراین بهتر است درک کند، حتا در وضعیت موجود، سازش با روسیه، بهتر از دل بستن به حامیان غربی است.
سوم؛ امروز اگر جنگی میان ارتش دولت اوکراین (دولت موقت) با جدایی طلبان هوادار روسیه در گرفته است، تاوان آن را نه آمریکا می دهد، نه اتحادیه اروپا و نه شورای امنیت. تاوان آن را فقط و فقط اوکراین پس می دهد. چه اینکه به فرض محال این جنگ را ببرد که اصلاً غیر قابل تصور است.

چهارم؛ اگر فرض را بر این بگیریم که در بحران موجود، دولت فعلی اوکراین پیروز شد، عقل هر آدم ناظر بر وضعیت، حکم می کند که اوکراین پیروز از بحران، در همسایگی روسیه، هیچ وقت آب خوش نخواهد خورد. 
نکته آخر اینکه من بخاطر آنچه برای اوکراین پیش آمده، متأسف ام. امروز وضعیت اوکراین، هیچ تفاوتی با سوریه ندارد. همانطور که یادآور شدم، این فقط دولت اوکراین است که تاوان پس می دهد. زیرا حامیان غربی، اگر هیچ گزینه باقی نماند، اوکراین را مثل سوریه به حال خودش رها خواهد کرد اگر حتا فرض کنیم حامیان غربی دولت اوکراین، صلاح و فلاح ملت و دولت اوکراین را می خواهند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر