آلکسی فنینکو- استادیار گروه سیاست جهانی
دانشگاه ام.گ.او- مسکو
برگردان: مهدی زرتشت
هفتهی گذشته ولادیمیر پوتین همراه رییسان
جمهور ازبکستان و هند دیدار داشت که بحث در ارتباط به مشکلات افغانستان، نخستین موضوع
این دیدار بود. موضوع تاشکند، روی کاغذ آوردن بدهی ازبکستان بود و موضوع دهلی نو، عقد
قرارداد برای تأمین هایدروکاربن روسیه و مشارکت مسکو در نوسازی نیروگاههای اتمی هند.
با این وجود، پسمنظر این مذاکرات میان ولادیمیر پوتین و رهبران دو کشور جمهوری ازبکستان
و هند را حضور نیروهای امریکایی در افغانستان تشکیل میداد. به نظر میرسد که جناح
روسی در تلاش است تا باب گفتوگوهای جدید منطقهای را در ارتباط به مشکل افغانستان
بگشاید.
تلاشها برای گشایش باب گفتوگوهای جدید
در مورد افغانستان، پنج سال قبل از سوی روسیه آغاز شده بود؛ همزمان در شرایطی که در
مسکو، با پروژهی امریکایی «آف- پاک»[1] مخالفتهای گستردهای وجود داشت: ایجاد یک
بلوک سیاسی برای افغانستان و پاکستان تحت ضمانت دوجانبهی ناتو و هند. از سوی روسیه
این نگرانی وجود داشت که خروج نظامی امریکا از افغانستان، بیثباتی سیاسی را در افغانستان
به همراه خواهد داشت که این بیثباتی میتواند کشورهای آسیای مرکزی را تحت تأثیر قرار
دهد. پاسخ طرف روسی در این مذاکرات، اشاره به «دوشنبه چهار» بود که به نظم بخشیدن مذاکرات
و شرکت در انجمنی میان رؤسای جمهور روسیه، تاجیکستان، افغانستان و پاکستان مورد بحث
قرار میگرفت. این انجمن، یک ایدهی ابتکار عمل به مدت سه سال است. با این حال، پس
از آنکه رییس جمهور ولادیمیر پوتین مذاکراتی که قرار بود به تاریخ سوم اکتبر 2012
در اسلامآباد برگزار شود را لغو کرد، «دوشنبه چهار» نیز حضور خود را ملغی اعلام کرد.
هم اکنون، وضعیت رو به تغییر است. مسکو
تلاش میکند تا دیالوگ میان دو کشور را که دو سال قبل در مقام اپوزیسیون «انجمن دوشنبه»
قرار داشتند، از نو مطرح کند. ازبکستان با از سر گرفتن مشارکت نظامی با ایالات متحدهی
امریکا، به تاریخ 28 جون 2012 خروج خود از سازمان پیمان امنیت جمعی [ОДКБ] را اعلام کرد. در چهارم اکتبر 2011 هند به منظور همکاریهای بیشتر اقتصادی
با افغانستان، توافقنامهای را امضا کرد که از سوی کاخ سفید یک جزء لازم «اف- پاک»
نامیده شد. بر بنیاد اطلاعات غیررسمی، موقف دهلی نو به تاریخ سوم اکتبر 2012 با سفر
ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه به اسلامآباد، با شکست مواجه شد (که حد وسط لغو
«انجمن دوشنبه» نیز بود). تاشکند و دهلی نو در سری کورسهای دیپلماتیک به هدف جلوگیری
از انجمن آسیای مرکزی، «اف- پاک» را جاگزین کردند.
جزئیات مذاکرات در تاشکند و دهلی نو تا
هنوز هم معلوم نیست. با این حال، واقعیت این است که در طول این مذاکرات، مسایل افغانستان
مورد بحث قرار داده شدند و این به معنای اهمیت این موضوع است. نیروهای جدید ناتو سر
از تاریخ اول جنوری 2015 به کمیت دوازده هزار نفر، در افغانستان باقی میمانند. اما
این تعداد برای مقاومت جدی در برابر طالبان و دیگر گروههای بدنام و تندرو اسلامی نظیر
دولت اسلامی عراق و الشام، کافی نیست.
نه تنها در مسکو که در تاشکند و دهلی نو
نیز این نگرانی وجود دارد که وضعیت افغانستان همانند وضعیت عراق خواهد شد. برای مقابله
با این وضعیت و هرنوع شرایط احتمالی دیگر، نیاز به نیروی سریع واکنشی و عملیات دایمی
از طریق رایزنیهای سیاسی با «دولت وحدت ملی» افغانستان است. ملاقات رییس جمهور ولادیمیر
پوتین در تاشکند به همراهی دهلی نو، این نکته گوشزد شد که ضرورت بحث در مورد این مشکل،
بهزودی پیش خواهد آمد. در تیوری، سه راهحل ممکن برای حل این مشکل وجود دارند.
گزینهی نخست، بازسازی
و از سر گرفتن «دوشنبه چهارگانه» است که در سال 2011 طرح ریخته شد. مشخصات تکنیکی این
طرح آنگونه که تصور میشد، پیچیده نبود و لازم نبود که در اسرع وقت در مورد انحلال
آن بهصورت رسمی تصمیم گرفته شود. در همین راستا، سه کشور علاقهمند به این موضوع
(روسیه، تاجکستان و پاکستان) تمایلشان را به ادامهی این گفتوگو با دولت افغانستان
حفظ کردند. هند و ازبکستان میخواهند در این گفتوگو بهصورت خیرخواهانه (برخلاف آنچه
در 2012 پیش آمد) موقعیت خود را تعریف کنند. در ادامهی روند، ترکمنستان با وجودی که
در اوایل نقش خنثا را داشت، اما از راه نزدیک به موضوع افغانستان پیوست.
در عین حال، با در
نظرداشت درخواست تجدید نظر برای روسیه، چنین گزینهای هنوز هم غیرواقعی به نظر میرسد.
در حال حاضر، دلیل اصلی درگیری میان هند و پاکستان است. بازسازی «دوشنبه چهارگانه»
به معنای پذیرش دهلی نو مبنی بر مشارکت پاکستان همزمان با دو فرمت مذاکرات: امریکا
(آف-پاک) و روسیه-تاجکستان است. هند در جریان سه سال اخیر، موقف سختگیرانهای را
علیه اسلامآباد از طریق افغانستان روی دست گرفته است. کرملین به نوبهی خود تلاش کرده
است تا از بدتر شدن روابط با هند که میتواند بر بازسازی «دوشنبه چهارگانه» تأثیر بگذارد،
پرهیز کند.
گزینهی دوم، حدس
و گمان بر سر ایجاد یک فرمت مذاکرات گستردهتر از «دوشنبه چهارگانه» است. تیوری این
مذاکرات میتواند در قالب «ششگانه» (چهار کشور روسیه، تاجیکستان، افغانستان و پاکستان
به علاوهی هند و ازبکستان) و هفتگانه (چهارگانه، هند، ازبکستان و ترکمنستان) باشد
یا هم هشتگانه (کشورهای مذکور جمع جمهوری خلق چین) باشد. گزینهی آخری، میتواند در
قالب میکانیزم سازمان همکاریهای شانگهای مطرح گردد. جمهوری ازبکستان میتواند به
عنوان یک عامل رابط میان سازمان همکاریهای شانگهای و «گروه مذاکرات» در ارتباط به
افغانستان نقش ایفا نماید.
محدودیت این گزینه
ماهیت ضدامریکایی دور مذاکرات را آشکار میکند. اجرای چنین برنامهای، منجر به سقوط
کامل پروژهی «آف-پاک» میشود و به جابهجایی امریکا در ایجاد امنیت در سراسر افغانستان
منجر میشود. نه هند و نه پاکستان و نه هم خود دولت اشرف غنی و عبدالله عبدالله برای
اجرای این برنامه آماده نیستند. از سوی تاشکند نیز مورد استقبال قرار نخواهد گرفت-
جایی که در آن حضور ناتو در افغانستان به عنوان یک وزنه در مقابل نفوذ روسیه و چین
در منطقه دیده میشود. به بیان دیگر، هند، پاکستان و تاشکند بهطور مشترک به ظهور
یک ساختار شورایی در افغانستان که به مخالفت آشکارا با سیاست ناتو مواجه شود، مترصد
اند.
گزینهی سوم، این
گزینه به نام گزینهی «گفتوگوی موقعیتی» نامیده میشود. در دیپلماسی، یک مدت طولانی
سخن از «ائتلاف موقعیتی» (ad hoc coalition)
در جریان بود. در همین ارتباط، یک مثال را میتوان آورد و آن عبارت از طرح چنین ائتلاف
در واقع به عنوان «ائتلاف ضدتروریسم جهانی» بود که در طول جنگ در افغانستان و در سالهای
2001 تا 2002 مطرح شد. در حال حاضر، یک چنین میکانیسم مشابه به هدف همکاری در امور
افغانستان روی دست گرفته شود. از جانب روسیه میتواند سه فرمت از گفتوگو- به لحاظ
نظری- مد نظر گرفته شوند: در چارچوب سازمان همکاریهای شانگهای، «دوشنبه چهارگانه»
قدیمی و «دوشنبه +» با مشارکت هند و ازبکستان. هریک از این فرمتهای مذاکره برای
تماسهای احتمالی با امریکا و ناتو، باقی خواهند ماند؛ اما در مواجهه با مسایل کلیدی،
پروژهی «آف-پاک» مسدود خواهد شد.
همه مشکلات خودش
را دارند و با این حال، تفاوتها را نمیشود نادیده گرفت. فرمتهای مذاکرات تابهحال
تحت سناریوی توسعهی صلحآمیز وضعیت در افغانستان ایجاد شده است. در صورت بروز بحران
جنگ در منطقه، نیروها برای مداخلات عملیاتی باقی نمیمانند. علاوه بر این، مشکل دقیقاً
اینجاست و نه تعریف برنامههای مذاکراتی که امکان دارد که در آیندههای نزدیک به یک
موضوع کلیدی تبدیل شود.
____________
1-
جنگ امریکا در افغانستان، طولانیترین جنگ
نامیده شده است. در سالهای 2009 تا 2011 این جنگ بهصورت رسمی خارج از قلمرو افغانستان
نیز کشیده شد. فعالیت گروههای تروریستی و طالبان خارج از افغانستان بود و بسیاری از
عملیات، در خاک پاکستان سازماندهی میشدند. عملیات سنگین نیروهای نظامی امریکا در
خاک پاکستان (درهی سوات) که در سالهای مذکور روی دست گرفته شد، سناریوی جدیدی را
تعریف کرد. از آن پس، محدودهی عملیات نظامی نیروهای امریکایی و ائتلاف تنها به افغانستان
خلاصه نمیشد، بلکه پاکستان را نیز در برمیگرفت. اصطلاح «آف- پاک» (افغانستان-پاکستان)
از همان زمان از سوی امریکا بهکار برده شد. در واقع، اصطلاح آف-پاک بهصورت مستقیم
روی دو محدودهی عملیات نظامی- افغانستان و پاکستان- اشاره دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر