سخن

درد؛ بگذار آیینه‏ی من تو باشی.

۱۳۹۳ دی ۱۱, پنجشنبه

از شنبه تا پنج شنبه؛ روزنامه های کابل چه نوشتند؟

مهدی زرتشت
منتشر شده در روزنامه "اطلاعات روز"

اوایل هفته‌ی جاری، طی یک مراسم رسمی، مأموریت نظامی ناتو پایان یافت و از این پس بر طبق توافق‌نامه‌ی امنیتی میان دولتین آمریکا و افغانستان، به تعداد چند هزار سرباز آمریکایی در افغانستان باقی می‌مانند. مأموریت ناتو بر طبق جدول زمان بندی شده، رسماً پایان یافت اما سوال‌ها و انتقادها و نظریات بی شماری هنوز باقی است که بخصوص پس از اعلام ختم مأموریت، روزنامه‌ها و رسانه‌های کابل به آن پرداختند. واکنش‌ها نسبت به این رویدا در سطح خیلی گسترده بود و این در حالی است که گفته می‌شود، نگرانی‌ها ناشی از رشد و نفوذ تروریسم و طالبان هنوز به قوت گذشته باقی است. از سوی دیگر، تعدادی از کارشناسان به این باور اند که برای آمریکا، جنگ افغانستان اهمیت خود را از دست داده است و ممکن است آمریکا جنگ در افغانستان را با جنگ در اوکرایین، مبادله کند. بخصوص پس از آنکه گفته شد، آمریکا قصد دارد تجهیزات نظامی خود را از افغانستان، به اکروایین منتقل کند.
روزنامه‌ی «8صبح» در سرمقاله اش تحت عنوان «دست‌آورد مأموریت جنگی ناتو» اشاره می‌کند که «ماموریت ناتو در ابعاد دیگر دست‌آورد چندانی ندارد. به‌عنوان نمونه ناتو با وجود آن‌که ۱۰۰۰ میلیارد دالر مصرف کرد و منابع فراوان در اختیار داشت، نتوانست طالبان را شکست دهد. طالبان حالا برای نظم سیاسی جدید و نظام مشروع افغانستان، تهدید استراتژیک به شمار می‌روند. ناتو در سیزده سال‌گذشته، نتوانست افغانستان را امن بسازد. امنیت، امروز هم گمشده مردم افغانستان است.» گرچه ناتو بخصوص پس از سال 2010 هزینه‌های زیادی را برای تأمین امنیت و نیرومندسازی نیروهای امنیتی کشور مصرف کرد؛ اکنون نیز بر طبق جدول زمانی از پیش اعلام شده، زمان خروج فرا رسیده است. روزنامه در ادامه می‌نویسد که «کشورهای عضو ناتو می‌دانند که اگر نیروهای امنیتی افغانستان را در این نبرد تنها بگذارند، منافع امنیتی‌شان به‌شدت آسیب می‌بیند. حتا خطر تکرار حوادثی مثل رویداد تروریستی یازده سپتامبر یا بمب‌گذاری در متروی لندن، وجود دارد. با توجه به این واقعیت، منافع امنیتی کشورهای عضو ناتو و افغانستان با هم گره خورده است. از نظر ما تا زمانی‌که جنگ دوام دارد، نباید کاهش شمار نیروهای امنیتی افغانستان در دستور کار ناتو و دیگر سازمان‌های بین‌المللی قرار گیرد. کاهش شمار نیروهای افغانستان تا زمانی‌که صلح تامین نشده است، اشتباه استراتژیک خواهد بود
روزنامه‌ی «جامعه‌ی باز» در مطلبی تحت عنوان «ده سال بعد چه خواهیم گفت؟» موضوع خروج نظامی ناتو را به بحث گرفته و اشاره می‌کند که آمریکا و ناتو در جنگ سیزده ساله‌ی شان در افغانستان «۳۴۸۵ نفر که ۲۳۵۶ تن آنان امریکایی و ۴۵۳ نفر آنان بریتانیایی بودند» کشته دادند و «هزینه حضور نیروهای بین‌المللی در افغانستان بیش از هزار میلیارد دالر تخمین شده است.» نویسنده در این مقاله این پرسش را مطرح می‌کند که دولت افغانستان با چنین هزینه سنگین، آیا «به خوبی بهره برداری کرد؟». او به شماری از کشورهایی اشاره می‌کند که توانستند از کمک‌های جهانی استفاده کنند و با مدیریت درست تمام برنامه، به توسعه و رفاه رسیدند، اما سیزده سال فرصتی که دولت کرزی مدیر آن بود، فرصت‌ها به ناحق از دست رفت. به گفته‌ی نویسنده «می‌گویند که زمامداران افغانستان، حتا به اندازه یک جمله خوب هم به تاریخ نسپردند که نشان از درک جدی و عمیق آنان از وضعیت و فرصت‌هایی باشد که به دست آورده بودند. این‌ها زبان خود را با پف و دشنام‌آلودند و جیب‌های خود را از پول مساعدت‌های بین‌المللی انباشتند، اما فکر نکردند که برای ادامه زندگی و قدرت خود در سایه حضور نیروهای بین‌المللی چه ضمانت‌هایی را باید خلق کنند که قابل اطمینان باشد
روزنامه‌ی «اطلاعات روز» در مطلبی زیر عنوان «پایان نیمه تمام یک جنگ نفسگیر و پرهزینه» با اشاره به هزینه‌ی سیزده ساله‌ی آمریکا و ناتو در طول جنگ افغانستان، خاطر نشان می‌سازد که، آمریکا و ناتو در حالی افغانستان را ترک می‌کنند که طالبان هنوز بر بسیاری از مناطق کشور کنترل دارند و «تروریسم و افراط گرایی» اکنون بزرگترین دشمن باالفعل برای افغانستان است. به نوشته‌ی این روزنامه مأموریت سیزده ساله‌ی نظامی ناتو از دو جهت: سیاسی و امنیتی، قابل تأمل است. «از نظر سیاسی، ناتو پس از سیزده سال مبارزه با تروریسم، اکنون با دست‌آوردهای چشم‌گیر مأموریت نظامی‌اش را ترک می‌گوید. در سال 2001 وقتی نخستین سربازان این سازمان در افغانستان حضور یافتند، رژیم طالبان تازه سقوط کرده بود و افغانستان فاقد حکومت، دولت و قانون و ساختار‌های رسمی اداری بود‌. سنگ بنای نظام سیاسی موجود تازه بنا نهاده شده بود و چشم‌انداز حکومت تازه و دوام دموکراسی نوپا در یک مسیر پر از چالش، مبهم می‌نمود. اکنون افغانستان دارای قانون اساسی، نظام دموکراتیک، آزادی بیان، نهادها و ساختار‌های مشخص حقوقی و اداری است و از همه مهم‌تر، مردم افغانستان دو دوره انتقال سیاسی دموکراتیک و مسالمت‌آمیز از طریق این روند انتخابات را تجربه کردند.» و «از نظر امنیتی، علی‌رغم سیزده سال مبارزه‌ی نفس‌گیر و پرهزینه، هنوز هم بخش‌هایی از افغانستان در اختیار طالبان اند و تروریسم و افراط‌گرایی هنوز هم تهدید اصلی دولت افغانستان و امنیت منطقه و جهان به شمار می‌رود. سربازان ناتو در افغانستان، آمده بودند که امنیت شهروندان و کشورهای‌شان ‌از خطر تروریسم و افراط‌گرایی تأمین شود و تهدیدهایی که از خاک افغانستان از ناحیه‌ی تروریسم و افراط‌گرایی متوجه آن‌ها می‌شدند را از بین ببرند؛ اما امروز نه تنها که این تهدیدات رفع نشده، بلکه دامنه‌ی آن گسترش یافته است.» و به این خاطر «از نظر امنیتی مأموریت سیزده ساله‌ی ناتو هیچ دست‌آوردی نداشته است. تهدیدهایی که ناتو برای رفع آن به افغانستان لشکر‌کشی کرده بود، هنوز هم با قدرت برقرار اند و از نبرد در برابر دولت افغانستان و نیروهای خارجی دست نکشیده‌اند
روزنامه‌ی «ماندگار» در سر مقاله اش زیر عنوان «پایان مأموریت رزمی ناتو چه معنا می‌دهد؟» اشاره می‌کند که افغانستان پس از 2001 با افغانستان دوران طالبان زمین تا آسمان تفاوت دارد و «این را هیچ کسی نمی تواند منکر شود»؛ اما «حقیقت این است که این همه، ظاهر امر نیست.» به نوشته‌ی روزنامه، اگر از تمام ناتوانی‌ها و کاستی‌های ناتو بگذریم، دستکم چند مسأله را در پیوند به خروج رسمی ناتو، مد نظر قرار داد: «اول؛ تغییر رویکرد ایالات متحده و ناتو در امر مبارزه با طالبان است. این تغییر را می‌توان تغییر در سطح بین‌المللیِ مسأله خواند که ایالات متحده چند روز قبل آن را با بیرون کردنِ نام ملا عمر از فهرست سیاهِ سازمان ملل رسمی ساخت.» روزنامه اظهارات اخیر ایالات متحده را مبنی بر اینکه طالبان دیگر دشمن آمریکا محسوب نمی شود، زیر سوال می‌برد؛ اما این در حالی است که میان طالبان سال‌های 2001 و طالبان سال 2014، هیچ تفاوتی نمی توان قائل شد. «دوم؛ عدم موجودیت یک استراتژی مبارزاتی در دولت افغانستان است. سیاست داخلیِ افغانستان از شش سال به این‌سو در امر مبارزه با طالبان تغییـر کرده است. این تغییر نیز نتیجۀ تغییر سـیاست ایالات متحده در برابر طالبان بود که در همان ایام رونما گشت. این موضوع از سوی رییس جمهورِ وقت بنا بر ملاحظاتی مورد قبول واقع شـد که آشکارا طالبان را برادران ناراضی خواند. اکنون همان سیاست به صورتِ نرم‌تری از سوی مقامات حکومت وحدتِ ملی اعمال می‌شود که نتیجه‌اش جز رسمیت‌بخشی به طالبان چیزِ دیگری نبوده است.» به باور نویسنده‌ی مطلب، مسامحه با طالبان بخصوص در دوره ریاست جمهوری کرزی نیز از جهات مختلف به سیاست آمریکا در افغانستان پیوند دارد. اکنون چنین به نظر می‌رسد که اراده‌ی قاطع مبارزه با تروریسم و طالبان در سطح ملی و بین المللی از میان رفته است و این «این در حالی است که ایالات متحده، ناتو و دولت افغانستان بر امر صلح با طالبان تأکید دارند، ولی همواره کوشش‌های صلح‌خواهانۀ آن‌ها بی‌نتیجه مانده است.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر