منبع: وبسایت «فرغانه»- صفحهی
افغانستان
برگردان: مهدی زرتشت
بخش اول
دولت اسلامی عراق و شام یا همان
داعش اکنون بخشهای وسیعی را در خاور میانه زیر کنترول خود در آورده است. چند هفته
قبل، داعش قلمرو فعالیتش را تا مرزهای ترکیه نیز رساند و آنها آمادهاند تا همهی
«کفار»- مسیحیان و مسلمانان جدا از خط خود- را به قتل برسانند. موج عامهپسند دولت
اسلامی داعش، در حال حاضر فراتر از مرزهای خاور میانه است: جنبشهای نو اسلام رادیکال
در افغانستان و همینطور طالبان پاکستانی، سوگند وفاداریشان را به دولت اسلامی اعلام
کردهاند.
اخیراً رهبران و گردانندگان
دولت داعش اعلام کردند که یکی از مهمترین وظایف و مسألههای دولت اسلامی، بیثبات
ساختن اوضاع در کشورهای مسلمان آسیای مرکزی و همینطور فدراسیون روسیه است. در همین
حال، بارها گزارشهایی به نشر رسیدهاند که نشان میدهند، شماری از جنگجویان رادیکال
که در زمان اتحاد شوروی مجال فعالیت نیافته بودند، اکنون به جنگجویان داعش پیوستهاند.
بر همین مبنا، وبسایت «فرغانه»
تصمیم گرفته است تا نظرات و اظهارات کارشناسان منطقهای، سیاستمداران و فعالان آگاه
به این موضوع را با خود داشته باشد. ما چند تا سوال مطرح میکنیم و بعد مخاطبان و خوانندگان
خود را به پاسخ دعوت مینماییم. […]:
- تهدیدهای دولت اسلامی داعش برای برهم زدن
ثبات و آرامش در کشورهای آسیای میانه و فدراسیون روسیه، تا چه اندازه جدی و واقعی به
نظر میرسید؟
- امکان اینکه داعش از میان شهروندان جمهوریهای
آسیای مرکزی و روسیه سربازگیری کند، تا چه اندازه واقعی است؟
- اگر همهی این تهدیدها جدی اند، با توجه
به اوضاع حاضر، آیا کشورهای آسیای مرکزی قادرند به تنهایی در مقابل این تهدید و فشار
مقاومت کنند، یا آنها به کمک نیاز دارند؟ در صورتی که نیاز به کمک دیده میشود،
کمککنندگان روسیه و آمریکا و سایر کشورها خواهند بود؟ آیا روسیه و ایالات متحدهی
آمریکا با کمک خود میتوانند جاگزین قابل اعتمادی باشند؟
- در پسزمینههای این تهدید، در صورتی که
این جنبش تهدید جدی به حساب میآید، آیا روسیه آماده است که با ایالات متحدهی آمریکا
در پیشبرد یک هدف واحد، همکاری کند، بهخصوص موضوع نابودی داعش با استفاده از نیروهای
مسلح؟ و اگر نه، پس در چه شکلی آمادهی همکاری است؟
آلکسی مالاشنکو- معاون برنامهی «دین، جامعه
و امنیت» در مرکز کارنگی مسکو، گردانندهی برنامهی «روابط بینالملل در روسیه و کشورهای
مستقل مشترکالمنافع»، استاد علوم انسانی و یکی از کارشناسان زبدهی روسیه در زمینهی
بررسی مشکلات دنیای اسلام به این نظر است:
من فکر نمیکنم که دولت اسلامی
یا داعش حالا به هر نحو، وضعیت در کشورهای آسیای مرکزی و بیشتر از آن وضعیت در روسیه
را کاملاً تحت تأثیر خود قرار دهد. همانطور که گفته میشود، «برای انجام این کار،
دُم آنها کوتاهتر از دست آنهاست». در حال حاضر، این جنبش نمیخواهد بیشتر خود را
در معرض خطر قرار دهد. رسانهها داعش را بیشتر از آن چیزی که هست، تعریف میکنند.
نمایندگان و مقامها و همینطور اپوزیسیون در کشورهای آسیای مرکزی، بهطور خودخواسته
در ارتباط به هرنوع مسایل مرتبط به داعش، با حساسیت برخورد میکنند. موقف حداقلی آنها
در برابر خطر داعش این است که «منطقهی ما خاور میانه نیست و آنچه در آنجا اتفاق افتاد،
اینجا اتفاق نخواهد افتاد.» اما مسایل مرتبط به این تهدیدها و خطر نفوذ و تأثیر داعش
روی اوضاع داخلی کشورهای آسیای مرکزی را میتوان با تحریک عملکرد مردم در برابر هرنوع
خطر و از طریق برنامههای دولتی و سایر راهکارها، تا حدی تحت کنترول قرار داد.
من فکر میکنم که مشکل سربازگیری
داعش از میان جمعیت مسلمانان، قدری اغراقآمیز است. هنوز روشن نیست که در حال حاضر،
چه تعداد از شبهنظامیان هوادار داعش، در کشورهای آسیای مرکزی و روسیه وجود دارند.
فکر میکنم این تعداد خیلی زیاد نیست. به هرحال، «خودمختاران ازبکستان» در مناطق مذکور
قابل رؤیت نیستند. این مشخص شده است که در جنگ سوریه تعدادی از جنگجویان از کشورهای
روسیه، آکتاو و تاتارستان شرکت کردهاند؛ اما رقم دقیق آنها مشخص نیست. فقط میتوان
حدس زد، این تعداد به دهها تن میرسد، نه به هزاران تن.
روسیه به معنای واقعی، جنگ علیه
داعش را آغاز کرده است. شرکت کنندگان چند میلیونی جنبشهای ضدداعش در خاور میانه،
همه مشاوران روسی دارند. اینکه اوضاع در نهایت به کدام جهت تغییر مسیر میدهد، در
حال حاضر گفتنش سخت است. این همه شبیه نوک کوه یخ است؛ یک پدیدهی درازمدت. ما و بخشی
از جهان اسلام در فرایند تغییر اوضاع، شرکت خود را حفظ خواهیم کرد.
اگر حرف از کشورهای آسیای مرکزی
در میان باشد، در آن صورت من اطمینان میدهم که آنها نیاز دارند از داعش اینقدر بترسند.
نه لازم است که در این مورد بیشتر از حد صحبت شود و نه لازم است که فکر خود را مشغوش
کرد. مشکلات داخلی آنها در حدی است که باید برای حل آن فکر کنند. این مشکلات عبارت
اند از مشکلات حملونقل، مشکلات مرزی، مشکلات اقتصادی و مسایل بغرنج سیاسی.
ستانیسلاف بیلکوفسکی- روزنامهنگار و استاد علوم
سیاسی و همچنین مدیر سابق مؤسسهی استراتژی ملی. وی به این باور است:
تمام تهدیدات از سوی داعش، جدی
و واقعی اند. تا حال دیدهایم که این جنبش واقعاً میتواند موفقیتهای جنگی خود را
به رخ همه بکشاند. و داعش همانند یک رژیم خودکامه است که تا حال در روسیه و کشورهای
مستقل آسیای مرکزی به چشم آمده و حقیقتاً گندابی است که بهدقت به اطرافش رخنه میکند.
تنها لازم است که برای مقابله با آن، اقداماتی روی دست گرفت.
سربازگیری و پیوستن شماری از
جوانان به داعش، یک واقعیت انکارناپذیر است. آنهم با درک اینکه در کشورهای آسیای
مرکزی و جمهوری مسلماننشین قفقاز روسیه، بیکاری به اوج خود رسیده است. آمادهسازی
برای مقابله با تهدیدهای داعش نزد کشورهای آسیای مرکزی، کار دشواری است. این کشورها
در حال حاضر تجربهی کافی برای جنگیدن و مقابله با خطراتی نظیر داعش ندارند. در کشورهای
مذکور، هیچ نوع قابلیت نظامی مناسب و نیروی مورد نیاز برای مقابله با داعش وجود ندارد.
به همین خاطر، درخواست کمک از سوی این کشورها متوجه همه است، بهخصوص دولتهایی که
میتوانند به این درخواست، پاسخ بدهند و در قدم نخست فدراسیون روسیه و ایالات متحدهی
آمریکا.
به نوبهی خود، روسیه مایل است
با ارائهی پیشنهادات و راهکارهای خود به ایالات متحدهی آمریکا، سهم خود را برای
نابودی دولت اسلامی داعش، ادا کند. اما این «همکاری» در ازای رفع تحریمها علیه روسیه
و عدم دخالت آمریکا در سیاست روسیه با تغییر در موضع سیاسی، آنهم در ارتباط به بحران
اوکراین مطرح میگردد. این در حالی است که ایالات متحدهی آمریکا هنوز هم آمادگی
این کار را ندارد. ظاهراً آنها [آمریکا] هنوز قیمت این تبادله را بهدرستی درنیافتهاند.
یدگور نربوتایف- کارشناسی نظامی، وبلاگنویس
و ستوننویس مسایل بینالمللی سایت «فرغانه» به این باور است:
اولتر از همه باید توجه داشت
که خطر داعش تنها به قدرت دولتی یا قدرت نظامی آن نیست، بلکه فراتر از آن، داعش یک
ایدیولوژی است که به وسیلهی هواداران آن تبلیغ میشود. این ایدیولوژی همانند یک ویروس
خطرناک در حال سرایت است، به طوری که کسی هنوز هم از خطر آن به طور کامل آگاه نیست.
در مورد اینکه علایم این بیماری چیست، چگونه درمان میشود یا چگونه میشود با آن
مبارزه کرد، هنوز هیچکسی چیز خاصی نمیداند.
ایدیولوژی دولت اسلامی داعش
(ویروس) مثل هرنوع بیماری دیگر، در وهلهی نخست ارگانیسم (دولت) را ضعیف میکند. عقبماندگی
اقتصادی، فقر جمعیت تحت هرنوع فشار و ستم از سوی حاکمان، میتواند محل مناسب رشد داعش
را فراهم کند. البته باید در نظرداشت که مبتلا شدن به این بیماری، بستگی به دوری و
نزدیکی کشورهای دیگر به کشورهای مسلمان دارد. برای مثال، جاپان که از کشورهای مسلمان
خیلی دورتر است، از تهدید داعش نیز ایمن است و خطری احساس نمیکند. این کشور از جملهی
کشورهایی است که ورود مهاجران کارگر و پناهندگان را محدود ساخته و اینگونه، هرنوع
احتمال خطر، به میزان حداقل خود میرسد.
همانگونه که هر ایدیولوژی
(گندگی) دارای یکسری اصول است، بنابراین اصول دولت اسلامی (داعش) به گسترش موقعیت
جغرافیایی و فتح قلمرو بیشتر و بدون محدوده وابسته است. علاوه براین، خصوصیت دیگری
نیز میتوان برای آن برشمرد: تا اکنون دیده شده است که عموماً دولت اسلامی (داعش) تلاش
دارد تا در آیندهی نزدیک نه تنها به نیروهای مسلح خود متکی باشد، بلکه میخواهد که
جنگ خود را به شیوهی کاملاً نامتعارف و غیرقابل پیشبینی، پیش ببرد، طوری که آنها
دیگر مرز نمیشناسند و هیچ قلمروی نمیتواند آنها را متوقف کند.
از قراین موجود فهمیده میشود
که اکثر کشورهای آسیای میانه و به میزان کمتر، فدراسیون روسیه، «جغرافیای مطبوع» برای
پیروان ایدیولوژی دولت اسلامی محسوب میشوند. اینکه بنابر یک فرض، ملیتهای آسیای
مرکزی و روسیه اکنون زمان دراز است که «آتهییسم» را اختیار نمودهاند، فرض میکنم
دور از واقعیت است.
با عرض پوزش؛ اما واقعیت این
است که ایدیولوژی دولت اسلامی بهشدت مبتذل و مجذوب «نیروی شر» در سراسر جهان است.
به یاد بیاوریم، نیروهای طالبهای افغان و نمایندگان مخالفان سیاسی ازبک و همینطور
«یاغی»های چچن به طور یکدست و بهشدت متمایل اند در جنگ خاور میانه شرکت کنند. بنابراین،
بسیاری از مردان محروم از آسیای مرکزی بهزودی سر دوراهی دو انتخاب قرار خواهند گرفت:
یا اینکه پول ناچیز کارگری در روسیه را انتخاب کنند، یا با دستمزد بالا مبارزه برای
ایدهی عالی [در صف داعش] را انتخاب نمایند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر