از بی حرمتی تا اعتراض های خشن و غیر مدنی
(به کار بستن خشونت گره مشکل را حل خواهد کرد؟)
مهدی زرتشت
در این روزها، یکی از خبرساز ترین مسأله در بسیاری از رسانه های داخلی و حتا خارجی، سوخته شدن برخی از نسخه های قرآن در پایگاه نظامی بگرام به توسط نیروهای آمریکایی و به دنبال آن اعتراض خشونت آمیز شهروندان افغانستان نه تنها در ولایت کابل، بلکه در ولایت های متعدد کشور، است.
طبق آخرین گزارش ها در مورد تلفات و پیامدهای ناگوار این خشونت ها، تا اکنون بیشتر از ده نفر کشته شده و ده ها تن دیگر نیز زخمی شده اند. همین طور، تا حال نیروهای امنیتی خارجی و داخلی نیز کشته و زخمی شده اند و هنوز این اعتراض های خشونت آمیز در سراسر کشور به کلی آرام نشده است. اما هنوز به درستی آمار دقیقی از کشته شده ها و زخمیان ادامه این خشونت ها در دست نیست. احتمال می رود تعداد تلفات و زخمیان این خشونت های چندین روزه، بیشتر از ارقامی باشد که تا اکنون به نشر رسیده است. اما سوال اصلی که در اینجا مطرح می شود این است که به درستی آیا خشونت راه حل است؟ آیا به کار بستن خشونت می تواند حق را به یک طرف از دور طرف درگیر نظام بدهد؟ خشونت جز اینکه قربانی بگیرد و ویرانی بیاورد، مگر دستآورد دیگری دارد؟
طی روزهای اعتراض شهروندان دیندار سرسخت، وضعیت بیش از حد نگران کننده بود و هست. تا جایی که به خاطر این اعتراض ها، یک روز ادارات دولتی کشور بسته شد و کارمندان در خانه های خود باقی ماندند. به علاوه اینکه بسیاری از کارها و برنامه هایی که بایستی در ادارات و نهادهای دولتی به اجرا در می آمد، و یا روی آن کار و بحث می گردید، مختل شد.
رونما شدن قضایای نظیر بی حرمتی به یک دین، سوختاندن نسخه های متون مقدس تا ساختن کاریکاتورهایی به اسم پیامبران یعنی پیشوایان مذهب، خبر تازه ای نیست. این روند، در سطح جهانی گه گاهی رخ داده و ملیت ها را با همدیگر درگیر ساخته است. اما تمام معزلات و تمام چالش ها، یک روش عقلانی برای حل دارند. تمام این معزلات تنها از طریق جستن راه حل عقلانی قابل حل است. خشونت جز ویرانی، تلفات جانی و مالی و نمایش تصویر خطرناک و ترسناک، چیز دیگری نمی تواند باشد.
در افغانستان، اما هنوز خیلی زود که با چنین قضایای، به روش عقلانی برخورد شود. زیرا در جامعه دینداری که به علاوه دینداری، تساهل، تسامح و مدارا وجود نداشته باشد، قضایای نظیر سوختاندن نسخه هایی از قرآن به عنوان کتاب مقدس مسلمانان، به خشونت کشانیده شده، جماعتی که فکر می کنند به دین و مذهب آنها اهانت شده، به خشم، عصبیت و خشونت تمام همه سعی می کنند این اهانت را به توسط به کار بستن خشونت، جبران کنند. در حالی که بهترین راه برای حل این چنین قضایا، برخورد عقلانی و سنجیده با با قضایاست. خشونت جز اینکه بتواند مشکل را حل کند، تلفات جانی و مالی جبران ناپذیری را به دو طرف درگیر، وارد می کند.
در افغانستان، دینداری هنوز به مرحله عقلانی خود نرسیده است. عصبیت های دینی شدید است و هر کنش که در تقابل با باورها و آیین دینی و مذهبی و در کل اعتقادی آنها باشد، به فرض اینکه بدون هیچ غرض و منظوری و فقط از سر غفلت یا ندانستن و نه ندانم کاری، با واکنش جدی و خشونت آمیز روبرو می شود. و الا جانب دیگر قضیه این است که تنها شهروندان مسلمان افغانستان مسلمان نیستند. در حال حاضر جماعت مسلمان به میلیون ها می رسد که کشورهای مختلفی را شامل می شود. مگر قرآن کتاب مقدس مسلمانان تنها مال مسلمان افغانستان است؟ چرا سایر کشورهای اسلامی و از جمله کشور عربستان که خواستگاه دین اسلام است، در برابر این امر نه تنها که واکنشی نشان نداده اند، بلکه سکوت هم کرده اند؟! جواب آن واضع است. زیرا افغانستان یکی از کشورهای اسلامی است که جماعت دیندار آن، بدون جستن راه حل عقلانی برای حل مشکل، به نمایش خشونت ها می پردازند.
هیچ کسی جز اینکه عمل نیروهای آمریکایی مبنی بر سوختاندن نسخه هایی از قرآن کریم را تقبیح کند، پشتیبانی نمی کند. زیرا همه ادیان قابل احترام اند و زیر پا گذاشتن اداب و روش دیگری و همین طور زیر پا گذاشتن و رعایت نکردن و بی حرمتی کردن از سوی هر جماعتی، به جماعت دیندار دیگر، ناورا و در خلاف با اصول مدنی زندگی اجتماعی بشر است؛ اما نوعی برخورد و اعتراض شهروندان افغانستان در برخی از شهرها از جمله کابل، بغلان، قندوز، غزنی و مزار شریف، تنها برخواسته از عقده های دینی آنهاست. اعتراض حق مسلم همه مردم و حتا فرد فرد جامعه است. اما نباید در اعتراض به مسأله ای، از متوصل به خشونت شد. آنهم در شرایطی که راه های متعددی برای حل قضیه وجود دارد.
اما با همه اینها، اکنون اصل مسأله این است که از این برخوردها و از رخ نما شدن این واقعیات، بیشترین نفع را استفاده جویان می برند. تا جایی که معلوم است، در جریان بروز اعتراض ها به خاطر سوختاندن نسخه هایی از قران در پایگاه نظامی بگرام توسط نیروهای آمریکایی، افراد و گروه های متعدد تند رو و حتا مخالفان دولت آب را گل آلودتر کردند. زیرا آنها بخصوص در این مواقع، با تحریک افکار توده ها آنهم را حرف و حدیث های یکسونگرانه دینی و مذهبی و اعتقادی، توده ها را تحریک می کند از این طریق یا به هدف شان برسند یا حد اقل به نا آرامی اوضاع بیفزایند.
واقعیت مسلم اینکه، افرادی در پشت پرده این شورش های خشونت آمیز قرار دارند که به معنای راستی کلمه، نه نظم و امنیت برای شان مهم است و نه جان و مال آن عده از توده هایی که در میدان نبرد و خشونت با شعار دفاع از دین و مقدسات فرستاده می شوند. تنها چیزی که برای آنها مهم است، اهداف شخصی خود شان است.
هرگونه عملی وقتی به وقوع می پیوندد، برای خودش راه حل عقلانی دارد. اگر اعتراضی هم صورت می گیرد، اعتراض ها مدنی و مسالمت آمیز و به معنای اخص کلمه، انسانی است. هرچند که نیروهای آمریکایی به شمول جان آلن فرمانده عمومی نیروهای بین المللی در افغانستان از این پیشامد ضمن اینکه معذرت خواسته اند، اظهار بی خبری کرده اند. همین طور رئیس جمهور آمریکا نیز طی یک نامه رسمی، از مردم افغانستان به خاطر این قضیه معذرت خواسته است؛ ولی جالب اینجاست که شهروندان بی هیچ توجهی، به خشونت شان ادامه داده اند و ادامه می دهند. اگر کسی بپرسد چه سودی از این کار به آنها می رسد جز اینکه زخمی و یا نهایتاً کشته شوند، شاید هیچ جوابی نداشته باشند. گذشته از این، شاید خود دین هم چنین دفاع غیر عاقلانه و بدون منطق استدلال و گفتمان را نپذیرد.
با اوضاع متشنج و نا آرام فعلی، آنهم در موقعیتی که هم شهروندان افغانستان در طلب صلح و امنیت در سراسر کشور اند و از جانب دیگر، گروه های درگیر مسلح از هر وقت و زمانی برای ناآرام ساختن اوضاع بهره می جویند، جز اینکه تلفات جانی و مالی متوجه آنها گردد، هیچ مشکلی حل نخواهد شد. همه مردم دستکم به این باور برسند و یکبار خود شان را مورد سوال قراربدهند. آنها باید متوجه جوانب قضیه باشند. اینکه هم اکنون شورشیان مسلح و عاملان بی ثباتی، در قالب های مبلغین داغ مذهبی، در میان جماعت شهروندان بی گناه حضور به هم رسانده و با میدان مرگ فرستادن توده ها، می خواهند اهداف سیاسی خود شان را دنبال کنند.
اعتراض مسالمت آمیز و عقلانی، حق مسلم تمام ملت هاست. برخورد عقلانی با قضایا و در نظر گرفتن دو اصل مهم زندگی اجتماعی یعنی تساهل و تسامح، گذشته از اینکه شعور والای یک جامعه را به دیگران نشان می دهد، می تواند گره از مشکل بگشاید و راه حل بی بهایی را به آنها پیش بکشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر