منبع:
وبسایت رسمی انیستیتوت تحقیقات استراتیژیک روسیه (РИСИ)
نویسنده: لئون
چِرمِنُویچ آبایُف، دکترای علوم تکنولوژیک
برگردان: مهدی زرتشت
اشاره: به
تاریخ سوم آپریل سال گذشته، مرکز تحقیقات استراتیژیک روسیه، کنفرانس بین المللی ای
را تحت عنوان «افغانستان بعد از 2014 سناریوهای احتمالی از وضعیت منطقه ای و استراتیژی
روسیه» با حضور جمع بزرگی از کارشناسان سیاسی و نظامی روسی برگزار کرد.
به گزارش از این سایت، مهم ترین موضوعی که در این کنفرانس مورد نقد و نظر قرار
گرفت، بررسی امنیت منطقه ای، تهدیدات کنونی برای روسیه، راه حل های اوضاع
افغانستان، جنبه های همکاری های بین المللی در این زمینه و برخی مسائل دیگر، بود.
اکنون که سال 2014 با تمام نگرانی هایش، به پایان خود رسیده
است و یکی از مهم ترین آزمون این دروه- انتخابات ریاست جمهوری- علیرغم تمام
مشکلات و سناریوهای احتمالی، موفقانه و بدون جنگ و درگیری ها، به پایان رسید و در
نتیجه دولت وحدت ملی تشکیل شد، یکی از کارشناسان این مرکز، نتائج و حواشی این
کنفرانس را به بحث و بررسی گرفته است. نتائج این کنفرانس، جالب و قابل توجه است و
تمام احتمالات، گذشته از اینکه چه اندازه واقع بینانه است، اما حاوی نکات بسیاری
است که جالب توجه به نظر می رسد.
***
کنفرانس بین المللی «افغانستان پس از 2014: سناریوهای
احتمالی از وضعیت منطقه ای و استراتیژی روسیه» در مرکز بین المللی تحقیقات
استراتیژیک، با حضور سی دو تن از کارشناسان برگزار شد.
هدف اصلی این کنفرانس را، تعیین و تعریف موقف از سوی
کارشناسان در ارتباط به مسائل حیاتی چون تأمین امنیت و ثبات در افغانستان و مناطق
آسیای مرکزی بعد از 2014 تشکیل می داد که در آن مسائلی چون: مبارزه با مواد مخدر،
مشکلات احتمالی ناشی از خروج قریب الوقوع نیروهای ایالات متحده و ناتو از
افغانستان و شاخصه ها و چشم انداز روابط میان روسیه و افغانستان، به بحث و بررسی
گرفته شد. مواردی که در ذیل می آید، گزیده از مهم ترین نتائج این کنفرانس بود.
یکی از مهم ترین مشکلات عمده در افغانستان کنونی- مشکل
امکان توسعه وضعیت در منطقه پس از سال 2014، است که ظاهراً سخت ترین بخش از مباحث
کارشناسان در این کنفرانس را تشکیل می داد. از 32 کارشناس تنها 13 کارشناس به این
سوال پاسخ ارائه کردند در حالی که توافق نظر آنها در ارتباط به این مشکل، حقیقتاً
خیلی قناعت بخش نیست.
بطور نسبی توافق نظر این کارشناسان، در ارتباط به سناریوی
احتمالی افغانستان پس از 2014 شامل پیش بینی های ذیل بود: «فروپاشی عملی افغانستان
به دو ساختار شبه دولتی» و بر عکس، بیشتر احتمال به «شروع جنگ های داخلی» (نتائج آن را در نمودار 1 ملاحضه می کنیم)
بنابراین، کارشناسان بر این باور اند که پس از خروج نیروهای
آیساف از افغانستان، در این کشور جنگ های داخلی (مجدداً) آغاز می شود (تعدادی از
این کارشناسان هم به این باور اند که این جنگ دفعتاً اتفاق نمی افتد بلکه احتمالاً
یک یا دو سال بعدتر). در این ارتباط، وقوع جنگ به فروپاشی کشور منجر نخواهد شد، با
این حال، اینکه چه پیش می آید و «نتائج» آن چه خواهد بود، در حال حاضر نمی توان
چیز مشخصی گفت. تعداد بیشتر کارشناسان (در مقایسه با دیگران) بر این باور اند که
«رئیس جمهور جدید، نماینده دیگری از پشتون ها خواهد بود و نه از قبیله حامدکرزی» و
احتمال دیگر، عبارت از «بازگشت مجدد طالبان به قدرت» می تواند باشد. همانطور که
یکی از پاسخگویان اشاره کرد «به احتمال زیاد، وضعیت به روالی که حالا است، باقی
خواهد ماند، بن بست، و یا انتقال کنترول تدریجی این کشور به طالبان». با این حال،
برآورد کارشناسان از سناریوی محتمل، و همچنین ملاحظات دیگر با نمودار 1، کاملاً
منطبق بود و بنابراین برای نتیجه گیری قطعی، اطمینان آنها از همه ی پیش بینی ها و
احتمالات، به نظر کافی نیست.
نمودار 1
برخی از کارشناسان این مسأله را نیز گوشزد کردند که «نتیجه
نهایی این سناریو، به مواضع روسیه و قدرت های منطقه ای بستگی دارد».
نمودار ذیل ارزیابی کارشناسان از اهمیت قدرت های جهانی و
منطقه ای در ارتباط به تأثیرگذاری آنها در روند درون افغانی وضعیت افغانستان پس از
سال 2014:
باید توجه داشت که توافق نظر از سوی کارشناسان در ارتباط به
این موضوع، به مراتب بالاتر از قبل بود. بخصوص اینکه این مسأله مربوط می شود به
رهبری کشورهایی چون ایالات متحده و پاکستان. کارشناسان در نظر به اتفاق آراء بر
این نکته تأکید کردند که این دو حکومت روی سیر حوادث و اتفاقات احتمالی در
افغانستان پس از سال 2014، تأثیر خود را خواهند داشت. اهمیت سایر «بازیگران» (چین،
روسیه، هند و ایران) با نگاه واقع بینانه تر، متوسط خواهد بود.
در نکته نظرات یکی از کارشناسان این کنفرانس، اشاره رفت که
«لازم است تأثیر احتمالی اتحادیه اروپا و همچنین تأثیر حد اقلی کشورهای عضو ناتو
را نیز در نظر گرفت که در حال حاضر در افغانستان حضور دارند.»
یکی از جدی ترین مشکلات در ارتباط به مسأله افغانستان، مشکل
مواد مخدر است. و به این خاطر، ارزیابی و چشم انداز کارشناسان برای نابودی کشت و
تولید مواد مخدر و یا کاهش آن بصورت قابل توجه، آنهم پس از خروج نیروهای ائتلاف از
این کشور، مهم به نظر می رسد.
متأسفانه، پاسخ و برآورد کارشناسان در ارتباط به این مهم،
زیاد خوشحال کننده نیست. (نمودار 3)
هیچ یک از کارشناسان چشم انداز خیلی مثبت از ریشه کن کردن
مواد مخدر ارائه نکرد و در این ارتباط، تنها 12 درصد از پاسخ دهندگان (کارشناسان)
نظر شان «بالا» یا «متوسط» بودند. با این حال، 35 درصد از کارشناسان ارزیابی شان
از ریشه کن کردن مواد مخدر یا محدود کردن آن «پایین» و 53 درصد از ارزیابی ها،
«خیلی پایین» بود.
مشخصه های نظرات کارشناسان در ارتباط به این موضوع: «از 153
هزار هکتار زمین برای تولید مواد مخدر (محصولات) برنامه ریزی شده است که 10 هکتار
آن از بین برده شود، این چه درصدی است؟ در مقابل فیصدی زمین های تولید تریاک، این
فیصدی ناچیز معادل 0،065 درصد می شود»، «محصولات تریاک حقیقتاً نابود نمی شود تا
زمانی که نیروهای نظامی ایالات متحده و ناتو در افغانستان حضور داشته باشند!
علاوتاً، در حال حاضر زمین های تولید تریاک تخریب نمی شود مگر اینکه طالبان به
قدرت برگردند!».
بنابراین، به نظر کارشناسان حوزه اجتماعی، در حال حاضر برای
کاهش خطرات تولید مخواد مخدر در افغانستان، امیدی به چشم نمی خورد. همانطور که در
سال های اخیر روابط بین ایالات متحده و پاکستان تنش آلود شد، خروج فوری نیروهای
ناتو (و بطور کلی نیروهای آیساف) از افغانستان تا پایان سال 2014، نیز تا حدی
مرتبط با این مسأله است. به این خاطر، کارشناسان علاقمند دارند تا خروج این
نیروهای را از راه های مختلف ارزیابی کنند.
اتحاد نظر کارشناسان در این مورد، بسیار ناچیز بود، با این
حال به اعتقاد ما، این نکته کاملاً قابل درک است. مطابق نظر یکی از کارشناسان «همه
ی راه های موصلاتی (از مسیر پاکستان، از مسیر آسیای مرکزی و قفقاز، از مسیر آسیای
مرکزی و روسیه) قابل کار خواهد بود، با این حال، تعیین اولویت برای انتخاب مسیر،
در حال حاضر دشوار است. همه چیز به چگونگی اوضاع، نحوه کار و محیط عملیاتی بستگی
دارد». دقیقاً بر همین اساس، ارزیابی گروه کارشناسان کاملاً رضایت بخش بود.
با این وجود، برخی از اولویت های استفاده مواصلاتی از مسیر
پاکستان را در ارزیابی کارشناسان، در جدول زیر مشاهده می کنیم:
اگر 28 درصد از کارشناسان
به این باور اند که- در هر صورت- این راه حل به نفع فیدراسیون روسیه نیست (همانطور
که یکی از کارشناسان یادآوری کرد) باید گفت که «این اقدام اجباری ناشی از مواضح
منسوخ روسیه» است، در حالی که 32 درصد بر این باور اند که ارائه یک راه ترانزیتی، می
تواند به نفع روسیه باشد. اما تعداد بیشتر از کارشناسان (40 درصد) نظر شان این است
که این موضوع، به طولی کلی روی منافع فیدراسیون روسیه تأثیر نمی گذارد.
بنابراین، قبلاً مسأله
خروج نیروهای ناتو از مسیر روسیه، با اختلاف نظر همراه بود و برای روسیه یک ریسک
به حساب می آمد، اما در حال حاظر و به اعتقاد کارشناسان، این مسأله خیلی مهم نیست.
به هرحال، پس از خروج نیروهای ناتو از افغانستان در سال 2014، و جدی گرفتن تهدیدات
برای امنیت ملی فیدراسیون روسیه ناشی از اوضاع افغانستان، آیا از اولویت های مسکو
خواهد بود؟
ارزیابی کارشناسان در
ارتباط به این تهدیدها را بطور کلی در نمودار ذیل مطالعه می کنیم:
جدی ترین تهدیدات به
اتفاق آرای کارشناسان، عبارت از «قاچاق مواد مخدر» است. این نتیجه گیری (برآورد)
ناشی از نگرش منفی کارشناسان در مورد امکان تخریب مزارع تریاک و یا کاهش قابل توجه
تولید مواد مخدر در افغانستان است. کارشناسان «حفظ و حضور نیروهای آمریکایی و یا
کشورهای همسایه در افغانستان» را یک تهدید حد اقلی تعریف کردند.
خطر «نفوذ جنگجویان
افغانی در کشورهای آسیای مرکزی» و «افزایش افراط گرایی اسلامی در مناطق روسیه» در
اولویت بندی کارشناسان، به ترتیب در مقام دوم و سوم بودند. در عین حال، نظر
کارشناسان در مورد این تهدیدات احتمالی، کاملاً یک دست و موافق بود. بنابراین،
بخاطر باید داشت که این ارزیابی عملاً جدی در نظر گرفته شود و علاوه بر این، طوری
که یکی از کارشناسان یادآوری کرد «نفوذ جنجگویان افغانی در کشورهای آسیای مرکزی،
لزوماً به رشد افراط گرایی اسلامی در مناطق روسیه منجر خواهد شد».
اکنون نقش سازمان های بین
المللی در مبارزه با برخی از تهدیدات (و از جمله آنچه در سطور بالایی شرخ داده شد)
از سوی افغانستان پس از سال 2014، چقدر می تواند مهم باشد؟ برای ارائه پاسخ به این
سوال، کارشناسان امکانات این سازمان ها را و بطور مثال سازمان همکاری شانگهای [ШОС] و سازمان پیمان امنیت جمعی [ОДКБ] را مورد ارزیابی قرار
دادند. در این ارتباط، آنچه نزد سازمان همکاری شانگهای مطرح است، مربوط به خود
سازمان است؛ اما در اینجا تمام خوشبینی ها محتاطانه است.
در نمودار ذیل، تنها 19
درصد از نظر کارشناسان، امکانات سازمان همکاری شانگهای را به نسبت «کم» و «بسیار
کم» ارزیابی کرده اند:
تقریباً دو برابر تعداد
کارشناسان (36 درصد) که امکانات سازمان را «بالا» یا «خیلی بالا» ارزیابی کردند. و
47 درصد پاسخ دهندگان دیگر [در این کنفرانس] امکانات سازمان همکاری شانگهای را
«متوسط» ارزیابی کردند.
تعدادی از کارشناسان به
تفاوت میان امکانات باالقوه سازمان همکاری شانگهای و طرف مقابل آن اشاره کردند. که
در مورد این موضوع، نظرات کاملاً «روشن» است: «امکانات- بسیار بالا می باشد. فرصت
عمل- متوسط، اگر نه کمترین. به دلیل ساده: هند به نوبه ی خود، چین به نوبه ی خود،
جمهوری های آسیای مرکزی هم همینطور. و روسیه به تنهایی- حتا پایین تر از متوسط». «مطابق
اظهارات مسکو: هند در رابطه با این نظر مسکو که «وقتی امریکا و ناتو در افغانستان از
نفس بیافتند، ما- روسیه، هند و چین- کار را در دست حواهیم گرفت» اعلان کرد که «ما در
هیچ شرایطی به آن کشور نخواهیم رفت.، چین در این رابطه گفت: «اگر هم آنجا برویم، مطابق
مصوبه سازمان ملل خواهیم رفت.» این هم تمام ماجرای سازمان همکاری های شانگهای.»
با همه ی اینها، می
توانیم فرض کنیم که به اعتقاد کارشناسان، سازمان همکاری شانگهای امکانات نسبتاً
قابل توجهی را برای مقابله با «خطر» نفوذ جنجگویان افغان، در دست دارد. و البته
اجتماع کارشناسان در ارزیابی شان نسبت به نقش سازمان پیمان امنیت جمعی در این
خصوص، کمتر خوشبین به نظر می رسند. [...] و برعکس، تنها 25 درصد از رأی کارشناسان
در ارتباط به اقدامات مؤثر از سوی سازمان پیمان امنیت جمعی، در رده «بلند» یا
«خیلی بلند» قرار دارند.
همانطور که یکی از
کارشناسان اشاره می کند «سازمان پیمان امنیت جمعی، می تواند نقش مهمی را بازی کند،
اما نمی خواهد اقدامات شان را عملی کنند. اما به دلائل دیگر: سازمان مذکور فاقد یک
تصور درست است که بتواند اقدامی بکند... و نه هم اراده ی سیاسی برای توسعه بخشی
آرایش دارد».
بنابراین، از نظر
کارشناسان، امکان اینکه سازمان پیمان امنیت جمعی بتواند در مقابل تهدیدات از سوی
افغانستان، نقش خودش را بازی کند، خیلی محدود و کم است. تهدیداتی که ممکن است پس
از سال 2014 از سوی افغانستان متوجه روسیه شود، می تواند بخشی از آن از طریق
افزایش همکاری ها میان دو کشور، خنثا و کم شود. به همین دلیل، کارشناسان روی این
مسأله انگشت گذاشته و افزایش همکاری میان روسیه و افغانسان را چه در زمان حال و چه
در زمان آینده، یک امر مهم تلقی می کنند.
از نمودار حاضر می توان
دریافت که ارزیابی ارائه شده، چشم انداز روشن از تمام زمینه های همکاری میان روسیه
و افغانستان کمی بالاتر از حد متوسط است. داده ها و ارقام و ارزیابی که در نمودار
نشان داده شده است، البته که فقط یک نظر سنجی و چشم انداز پیشبینانه است و به این
خاطر نمی توان بطور کامل اطمینان داشت، آنچه بعداً اتفاق خواهد افتاد، را حالا
مشاهده می کنیم.
ظاهراً نتائج حاصله از
ارزیابی های کارشناسان- همانطور که در بالا اشاره شد- این نکته را به ما می رساند
که محتمل ترین سناریو در ارتباط به وضعیت افغانستان پس از 2014، وقوع یک جنگ داخلی
با نتیجه غیر قابل پیش بینی است. در راستای این، آنچه در برآورد کارشناسان منعکس
شده است، همکاری میان دو کشور روسیه و افغانستان به اندازه کافی دشوار خواهد بود. در
نتیجه، ما تا نتیجه گیری بعدی، صبر می کنم که ممکن است به اساس پیش بینی های دقیق
تر کارشناسان، چشم اندازی حاصل شود.
در حال حاضر، دشوار است
که کارشناسان یک فرضیه قابل اعتمادی را در ارتباط به وضعیت افغانستان پس از خروج
نیروهای آمریکا و ناتو از این کشور، ارائه کنند. با این حال و طوری که قبلاً هم
اشاره شد، به اعتقاد بسیاری از آگاهان، یکی از سناریوهای احتمالی، می تواند شروع
جنگ های داخلی با نتائج غیر قابل پیش بینی باشد.
در ارتباط به وضعیت داخلی
افغانستان پس از سال 2014، بیشترین تأثیر را ایالات متحده آمریکا و کشور پاکستان
خواهد داشت. [در این میان] از نظر آگاهان مسائل سیاسی نقش روسیه، هند، چین و ایران
چندان چشمگیر نخواهد بود. [همچنین] از نظر این آگاهان، پس از 2014 و خروج نیروهای
آیساف از افغانستان، در راستای محو زرع کوکنار و یا کاهش دادن آن، کاری صورت
نخواهد گرفت. و به این ترتیب، قاچاق مواد مخدر برای امنیت ملی فیدراسیون روسیه
همچنان به عنوان یک تهدید واقعی باقی خواهد ماند و این است که [روسیه] نیازمند یک
سری اقدامات تازه ا ست.
به اعتقاد کارشناسان،
خطرات ناشی از تولید و قاچاق مواد مخدر از سوی کشور افغانستان پس از 2014، همچنان
یک تهدید باالقوه برای اعضای سازمان همکاری شانگهای خواهد بود. با این حال، برای
روی دست گرفتن اقدامات مؤثر، به هماهنگی بیشتر میان تمام کشورهای عضو سازمان
همکاری شانگهای، نیاز است. به نظر این کارشناسان، سازمان پیمان امنیت جمعی برای
مقابله با تهدید «افغانی» یک ابزار خیلی کمتر موثر است.
برای حفظ و ادامه همکاری
بین روسیه و افغانستان، در حال حاضر تنها گزینه ی ممکن، آموزش دانشجویان و افراد
غیر نظامی افغان در دانشگاه ها و مراکز تعلیمی و تحصیلی روسیه است. به اعتقاد
کارشناسان، اشکال دیگری از همکاری ها با توجه به وخامت احتمالی اوضاع در افغانستان
پس از 2014، دشوار و غیر ممکن است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر