سخن

درد؛ بگذار آیینه‏ی من تو باشی.

۱۳۹۱ آذر ۲۶, یکشنبه

تفاوت دو اشک


تفاوت دو اشک
«در حاشیه حمله مرگبار به مدرسه ای در آمریکا»

گزارش داغ
حمله یک مهاجم مسلح بر مدرسه ای در ایالت کانتیکت آمریکا، نه تنها آمریکایی ها را، بلکه بسیاری از کشورها و مقامات را شوکه کرده است. قرار آنچه در گزارش ها بازتاب یافت، روز گذشته یک فرد مهاجم و مجهز با سلاح گرم در مدرسه ای وارد شده و در یک لحظه، جان دستکم 26 نفر را گرفت. 6 تن از کشته شده ها بزرگسال و 20 تن دیگر نیز دانش آموزان این مدرسه هستند.
این حادثه، حادثه وحشت بار و تکان دهنده خوانده شده است و واقعاً هم است. به گزارش مقام های آمریکا، این دومین حمله مرگبار بر دانش آموزان در آمریکا طی چند دهه اخیر است.
حادثه دی روز در مدرسه "ساندی هوک" یک حادثه و رخداد تکان دهنده است. وحشت و کشتار بی رحمانه این حمله، حتا از مرز قاره آمریکا هم گذشت. از ایران سخنگوی وزارت خارجه ابراز تسلیت کرد، از استرالیا نخست وزیر و از سازمان ملل دبیر کل این نهاد و باقی سران اروپا.
هنوز هم که یک روز از وقوع این حادثه گذشته، اما بسیاری از سایت های خبری و روزنامه ها، در حاشیه این واقعه مطلب می نویسند. گزارش ها از هر بعدی به این مطلب می پردازد و وقوع این حادثه و نشر گزارش هایی آن، حتا خبر داغ «پایان عمر زمین» را نیز در حاشیه راند.

مسأله قتل نیست، ارزش انسان است
اشک هایی که از سوی پدر و مادران قربانیان این حادثه هولناک و وحشت بار ریخته شدند و هنوز هم می ریزند، در غم عزیزان (بچه های میان سنین 5 تا 10 ساله) هستند که دیگر در جمع شان نیستند. اشک هایی هم که در پیوند به این رخدا غمبار از سوی شهروندان آمریکا و حتا گوشه و کنار جهان برای زندگی این افراد تلف شده است که بی گناه به کام مرگ رفتند و پیام های مکرر تسلیت ها و احساس غم شریکی های دیپلوماتیک نیز تأسف بر ابعاد وانگر و هولناک این فاجعه.
اما همه را اگر جمع کنی، این اشک ها و این ابراز تسلیت ها، برای ارزش زندگی انسان است. برای اطفال و بزرگسالانی که طی چند دقیقه در شلیک بی امان گلوله های گرم مهاجم، جان خود را از دست دادند، کشته شدند و زخمی شدند به علاوه آسیب و آثار بد روانی این حمله به جان بازماندگان که اکثراً دانش آموزان خردسال و معصوم اند.
خلاصه این حادثه به دنبال خود واکنش های بی شماری در سطح جهانی داشت. این حمله با احساسات قوی و با الفاظ تندی مورد نکوهش قرار گرفت و بر مهاجیمی که این حمله را انجام داد، صدها و هزاران نفرین فرستاده شد. گذشته از آن، برای جلوگیری از احتمال تکرار آن در آینده ها، از سوی رئیس جمهور و مقام های عالی رتبه این دولت نیز به مردم اطمینان داده شد. این همه اما چیزی نیست جز ارزش وجود انسان در جامعه غربی مثلاً آمریکا. واکنش ها هرچه باشد، خارج از رنگ و لعاب سیاسی، در واقع مبین ارزش انسان در غرب است. غربی که اکثر کشورهایش از پدیده خشونت و جنگ و انسان کشی به دور اند و جامعه آنها، در سایه صلح و امنیت زندگی می کنند و این خود، به ارزش انسانهای آنها، می افزاید.

ارزش متفاوت دو اشک
به دنبال این حمله دهشت افگنانه و ترویستی به جان دانش آموزان در مکتب ساندی هوک، بارک اوباما برای قربانیان بی گناه، اشک ریخت. شاید اشک انسان دوستانه صرف برای ضایع شدن جان 26 شهروند آمریکایی که هرکدام انسان بودند و حقوق و کرامت انسانی خود را داشتند. البته ناگفته نماند، شهروندان افغانستان نیز اشک های رئیس جمهور خود را دیده اند. اما تفاوت خیلی ساده این دو اشک در این است که این یکی اشک عاجزانه و دردمندانه است و آن یکی، اشک انسان دوستانه.
افغانستان کشور جنگ دیده است. هنوز درگیر جنگ و خون ریزی است، انسانهای زیادی روزانه در این سرزمین به قتل می رسند. هر حمله انتحاری که در نقطه نقطه کشور اتفاق می افتد، دستکم آمار اصلی قربانیان آن، افراد ملکی و از این میان، اکثراً کودکان معصوم و بی گناه اند و خانواده های بی گناه که این روزها از شانس خوب، گزارش تازه ای هم از سوی سازمان ملل در باره افزایش کشتارافراد ملکی به نشر رسیده و شاید به سمع همه رسیده باشد؛ اما اطفال و انسان های این سرزمین وقتی در آتش و خمپاره جنگجویان و افراد مسلح نابود می گردند، نه آن انعکاس جهانی را دارد و نه آن ابراز تسلیت و تأسف مقامات عالی رتبه سیاسی در جهان. اشک عاجزانه و دردمندانه و عقده مندانه رئیس جمهور ما، تا اکنون هیچ تغییری را برای حفظ حیات مردمان ملکی و آوردن ثبات و امنیت و تأمین خوشی و سعادت شهروندان را فراهم نیاورده است؛ اما اشک اوباما گذشته از اینکه حاوی یک پیام انسان دوستانه و غم شریکانه با شهروندانش است، می تواند در آینده با قدرت و جدیت از وقوع چنین حملاتی جلوگیری کند. افزون بر این، حیات انسانهای سرزمین افغانستان بخاطر وقوع و جریان سالها جنگ و خشونت و آدم کشی، دیگر رونق و اعتبار و ارزش خود را از دست داده است و الا داستان خانه به دوشی کودکان بی سرپرست که در یک انفجار، پدر و مادر و همه ی بستگان خود را از دست داده و خود نیمه جان از زیر سقف فروریخته راهی سرنوشت نامعلومی شده اند، اشک کسی را نمی تواند جاری کند. فراتر از این، مسأله این نیست که بگوییم چون در اینجا جنگ وجود دارد به این خاطر وقوع رخدادهایی نظیر آنچه در مدرسه ساندی هوک آمریکا اتفاق افتاد، در اینجا تازگی ندارد و نه هم بار ارزشی برای روزنامه ها و رسانه ها و سایت های خبری؛ بلکه این تنها خود مردم و دولت است که می تواند برای خود و برای انسان های خود و برای همنوعان خود، ارزش و اعتبار خلق کند. و سرانجام اشک های رئیس جمهور ما، نتوانسته است برای شهروندانش ارزشی خلق کند. تنها یک لحظه احساسات بود و تمام شد و رفت.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر