منبع: انترفاکس
برگردان: مهدی زرتشت
لینک مستقیم مصاحبه: http://www.interfax.ru/398200
برای مطالعه فارسی اینجا کلیک کنید.
اشاره: پس از ماهها انتظار و سرنوشت سردرگم
انتخابات، هفته گذشته موافقتنامه تشکیل دولت وحدت ملی میان دو کاندیدا امضاء شد که
بر طبق آن، اشرف غنی احمدزی به عنوان رئیس جمهور و عبدالله عبدالله به عنوان رئیس اجرایی
دولت جدید، معرفی گردیدند. اما هنوز حرف و حدیثهای زیادی در حاشیه دولت وحدت ملی مطرح
است. از جمله اینکه این دولت چگونه عمل خواهد کرد؟ آیا مشی سیاسی مشترک میان دو مقام
بلندپایهی دولت، یکی خواهد بود؟ آیا دولت جدید میتواند دامن مشکلات داخلی در سطوح
مختلف را برچیند یا کوتاهتر کند؟ و سوالات بیشمار دیگر.
در همین ارتباط یکی از سردبیران خبرگزاری
غیر دولتی مسکو- انترفاکس- مصاحبهای را با فرستادهی ویژه رئیس جمهوری روسیه در امور
افغانستان، انجام داده است. فرستادهی ویژه مسکو در مصاحبهاش سعی میکند از آینده
دولت وحدت ملی و همینطور مشکلات مبارزه با تروریسم و خطر نفوذ طالبان و دولت اسلامی،
چشماندازی ارائه دهد. در ذیل، متن کامل این مصاحبه را مرور میکنیم:
مسکو. 23 سپتامبر- یکشنبه گذشته دو نامزد
انتخاباتی دکتر اشرف غنی احمدزی و دکتر عبدالله عبدالله توافقنامه دولت وحدت ملی را
پس از دو ماه جنجالها بر سر نتایج انتخابات، امضاء کردند. نماینده ویژه رئیس جمهور
روسیه برای افغانستان- ضمیر نبیوویچ کابولوف-در مصاحبهاش با سر دبیر سیاست خارجی
«انترفاکس» آقای آندره بارانووسکی نظر خود رادر ارتباط به دوام کابینه جدید دولت افغانستان
و روابط این دولت با مسکو و همینطور مقابله و موضع این دولت در برابر خطرات جدی جنبش
«دولت اسلامی در عراق و خاور میانه» برای ما شرح میدهد.
آقای کابولوف! همانطور که میدانید، به
روز یکشنبه دو کاندیدای ریاست جمهوری افغانستان هریک اشرف غنی احمدزی و دکتر عبدالله
عبدالله موافقتنامه تشکیل دولت وحدت ملی را در این کشور، امضاء کردند. در این ارتباط،
ارزیابی مسکو چیست؟
به روز یکشنبه در افغانستان، توافق بر سر
تشکیل دولت وحدت ملی نهایی شد که بر طبق آن، نامزد بازنده انتخابات عبدالله عبدالله
رئیس اجرایی دولت و یا در واقع نخست وزیر خواهد بود. این در حالی است که در افغانستان،
هیچ پستی به نام «نخست وزیر» وجود نداشته و در قانون اساسی افغانستان نیز گنجانده نشده
است. تا اینجا فقط توافق دو نامزد با میانجیگری سازمان ملل متحد و طرفهای دیگر،
حاصل شده است.
ما این توافق دو طرفه را استقبال میکنیم.
انتخاباتی که بر اثر اختلافها میان دو کاندیدا، بیش از حد به درازا کشید و سرنوشت
غیر قابل پیشبینی را داشت و همینطور پیامدهای ویرانگر و احتمال رویارویی و درگیری
سیاسی تقریباً اجتنابناپذیر به نظر میرسید. البته این فقط آغاز زندگی دولت جدید افغانستان
است در حالی که تشکیل کابینه جدید، هنوز سر جای خود باقی است.
ما دوست داریم و علاقمندیم که این دولت
پایدار باشد تا بتواند با تصمیمگیریهایش بخشی از مشکلات افغانستان را برطرف کند.
انتخاباتی با رقم بالای اشتراک کنندگان که مردم افغانستان را گیج کرد و ظاهراً مشکلات
دولت فعلی نیز بسیار جدیتر از قبل است.
ممکن است اشرف غنی احمدزی و عبدالله عبدالله
با اتخاذ روشهای مشابه، مشکلات افغانستان را حل کنند؟ آیا آنها قادر خواهند بود با
هم کار کنند یا اینکه تناقضات مشی سیاسی آنها، دولت وحدت ملی را پارچه پارچه خواهد
کرد؟
چنانچه بر اساس اظهارات قبل از انتخابات
دو نامزد قضاوت کنیم، تفاوت اساسی در روشهای آنها برای حل مشکلات داخلی افغانستان
چندان امیدبخش نیست. اما در صورتی که هردو برندهی انتخابات برای توسعه و حل مشکلات
افغانستان رویکرد مشترک اتخاذ کنند، در آن صورت مشکلی نخواهد بود. [...] البته سوالات
بسیاری از طرف مردم متوجه کیفیت نتایج انتخابات است. این امر احتمالاً تا حالا منعکس
شده است اما در هر صورت باید پیش رفت. همانطور که گفتم، انتخابات مهم است، اما در
حال حاضر مسأله اساسی برای ملت و دولت افغانستان این است که: آنها به حصول اطمینان
از صلح، ثبات نظامی- سیاسی، ثبات اقتصادی و اجتماعی و… نیاز دارند.
آیا میتوان امیدوار بود که دولت جدید در
حد کافی و مدت زمان دراز، کار خواهد کرد؟
بله. اما این مسأله به چگونگی برقراری ارتباطات
و ادارهی کشور و روابط عمومی آنها [دولت غنی و عبدالله] بستگی دارد.
چشمانداز مسأله مذاکره با طالبان را در
روشهای احمدزی و عبدالله، چگونه ارزیابی میکنید؟
در این مورد، تفاوتها جزئی به نظر میرسد.
از سوی دیگر، آنها به عنوان نامزدان ریاست جمهوری، در مورد تمایل شان برای روشهای
گفتگو با نمایندگان جنبش طالبان در روند سیاسی، صحبت کردهاند. اما شرایط خاصی وجود
دارد. عبدالله عبدالله، پافشاری دارد که طالبان باید به قانون اساسی افغانستان احترام
گذاشته و آن را به رسمیت بشناسد و همینطور رویارویی نظامی خود را در مقابل دولت افغانستان
را متوقف کند. اشرف غنی احمدزی، به نوبهی خود- بخاطری که پشتون است- موضوع خود را
خیلی نرمتر بیان میکند. این چیزی است که ریاست جمهوری به عنوان یک فرد مسئول، با
این قضیه درگیر است.
انتظار روسیه از دولت جدید افغانستان چیست؟
روابط ما معمولی خواهد بود. شخصاً با اشرف
غنی احمدزی و عبدالله عبدالله، گفتوگوهایی داشتیم. آنها در خصوص توسعهی همکاریهای
گستردهی اقتصادی با کشور روسیه و اهمیت روسیه در منطقه و نیاز افغانستان به کمک و
حمایت ما، صحبتهای زیادی کردند. آنها بهخوبی درک میکنند که میتوانند از فرصتهای
اقتصادی ما استفاده کنند. میگوییم که رفتن کالاهای افغانی به بازارهای اروپایی، بهطور
مؤثر با همکاریهای روسیه اجرا شده است.
آنها همچنین در انتظار سرمایهگذاری از
سوی ما در بخش اقتصاد افغانستان هستند. هم هی اینها حرفهای عالی هستند و اما سرمایهگذاران
ما در افغانستان برنامههای اقتصادی خود را دارند که البته این همکاریها، بسته به
وضعیت امنیتی این کشور خواهند بود.
چه فکر میکنید، آیا نیروی جدید دولت افغانستان
برای تأمین شرایط بهتر امنیتی در کشور، قدرت کافی خواهند داشت؟
آنها انتخاب دیگری ندارند. البته که تنها
قدرت کافی نیست. به اعتقاد من، ارتش افغانستان هنوز آنقدر آماده نیست که بارها و بارها
به همکاران غربی دولت افغانستان تعهد داده است. با این حال، این تلاشها بهخاطر دفاع
از کشور هم ادامه خواهند داشت.
اما در صورتی که آنها تا زمان حضور نیروهای
ناتو قادر به تأمین امنیت نباشند، بعد از ترک کامل آنها، برای آمادهسازی نیروهای
امنیتی افغانستان هیچکسی نخواهد بود.
شما درست میگویید. این امر درست است، بهویژه
با در نظرداشت پسزمینهی آنچه برای ارتش عراق پیش آمد؛ طوری که آنها خیلی دیر آماده
شدند و طی چند روز، تحت ضربات دولت اسلامی [داعش] سردرگم شدند. اما از سوی دیگر، راه
دیگری- همانطور که یادآوری کردم- برای آنها [نیروهای امنیتی افغانستان] وجود ندارد.
البته که وضعیت در افغانستان با وضعیت عراق
فرق میکند؛ اما خطری که شما از آن یادآوری کردید، وجود دارد و ما این مسئله را در
روابطمان با افغانستان در نظر خواهیم گرفت. در پیوند به این، این امکان وجود دارد
که وضعیتی که پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان پیش آمد، یکبار دیگر تکرار شود.
ارتش ملی و پولیس افغانستان نفس تازه کردهاند. آنها [ارتش و پولیس افغانستان] احساس
میکنند که مسئول امنیت کشور اند. حس میهنپرستی و غرور در آنها بیدار شده است. آنها
تقریباً سه سال با تحمل همهی بدبختیها، مقاومت کردند. به سهم خود، دولت جدید را حمایت
خواهیم کرد. نه تنها ما؛ به عنوان مثال، در نشست اخیر کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای،
مجدداً آمادگی خود را برای ارائهی کمکها و تقویت دولت مشروع در افغانستان اعلام
کردیم.
با وجود برخی نگرانیها در ارتباط به اینکه
«طالبان» ممکن است از عدم اطمینان در مورد رهبری آیندهی کشور پس از انتخابات، سود
بجویند و به تقویت موضع خود در افغانستان بپردازند…
تا حدی رسیدهاند و در بخشی، نه. برای مثال،
ما تصور نمیکردیم که طالبان در افغانستان تا این حد قدرتمند شوند. با آنهم، طالبان
با وجود اظهارات تهدیدآمیز خود، هنوز آنقدر از قابلیتهای نظامی برخوردار نیستند
که تمام کشور را تحت نفوذ خود درآورند. اما طالبان میتوانند با استفاده از ضعف و
سردرگمی دولت، به گسترش دامنهی نفوذ خود اقدام کنند. آنها در بسیاری از مناطق و بهخصوص
دور و بر کابل، موفق شدهاند. البته که آنها با توانمندی نیروی سیاسی خود، یکی از
راهها را برخواهند گزید: مذاکره یا مبارزه.
همانطور که در مسکو نیز باور دارند، آیا
طالبان جز افزایش گستردهی نفوذ خود، کار دیگری از پیش خواهند برد؟
تواناییهای آنها بهمراتب بیشتر خواهد
بود. اگر درست نگاه کنیم، حتا ارتش افغانستان آن توانایی را از خود نشان نداد که ما
فقط یادآوری کردیم: نمیزنند، از خودشان محافظت نمیکنند. بلی، ما معتقدیم که ارتش
و پولیس افغانستان در مقابل طالبان کافی نیست. فراموش نباید کرد که طالبان خیلی مجهز
اند.
با این حال، احتمالاً طالبان از روحیهی
قویتری برخوردار شدهاند؛ چرا که آنها باور دارند، مبارزات در مقابل «اشغال خارجیها»
برای آزادی کشور و دفاع از اسلام است. و چنین روحیهای، در هر ارتشی- چه چریکی یا سربازان
بهطور منظم- بسیار مهم است.
تا حال در مورد دولت اسلامی (ИГИЛ) و فعالیتهای آن در کشور عراق، صحبت کردیم. آیا این خطر وجود ندارد که
آنها با درک ضعف ارتش افغانستان، تلاش کنند مناطقی از افغانستان را نیز تحت کنترول
خود درآورند؟
این خطر وجود دارد و این قصد از سوی دولت
اسلامی تا حال مشخص شده است. در ماه آگست سال روان، در منطقهی پشاور در منطقهی قبایلنشین
پشتون- نقاط مرزی میان پاکستان و افغانستان- جزوهی دولت اسلامی پخش شد. برخی منابع
ادعا میکنند که تا حال مرکز فعالیت دولت اسلامی در افغانستان تشکیل شده است.
[...] این واقعیت است که گروه دولت اسلامی توسط جهادیستها، بهخصوص جهادیستهای جوان
در صفوف طالبان، بهسادگی اهدافشان را پیش میبرند. آنها در نگاه این جوانان که بهجای
حس میهندوستی، برای احیای خلافت اسلامی میجنگند، خیلی جذابتر اند. برای این دسته
از شبهنظامیان، شعارهای دولت اسلامی همچون یک نیروی قوی جاذبه است که آنها را بهسادگی
فریب میدهد. همین است که دولت اسلامی میتواند برای افغانستان یک خطر جدی تلقی شود.
که احتمالاً جمع شدن زیر پرچم دولت اسلامی،
معبر تلاقی این جنبشها خواهد شد؟
به احتمال زیاد، بلی. طوری که من میدانم،
طالبان و حتا القاعده، به دولت اسلامی به چشم یک مدل محافظهکار و تا حدودی نزدیک به
سنت واقعی میبینند؛ در حالی که ایدیولوژی آنها بهمراتب شرورانهتر و تهاجمیتر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر